از زبان دادخواهان
»
بیانیهی فعالان زنان ایران علیه اخراج مهاجران افغانستانی
بیانیهی فعالان زنان ایران علیه اخراج مهاجران افغانستانی
منتشر شده توسط مادران پارک لاله ایراندر ۰۱:۳۷in
از زبان دادخواهان|
0
نظر
اخبار روز
مرز، ملیت، طبقه، جنسیت: ما علیه سیاست حذف میایستیم
در هفتههای اخیر و در پی تجاوز اسرائیل، حکومت بهدنبال بازسازی نوعی انسجام داخلی از طریق «دیگریسازی» است و پناهندگان، مهاجران و ایرانیان افغانستانیتبار بار دیگر قربانی این فرافکنی سیاسی شدهاند. سرکوب، بهجای پاسخگویی و حرکت به سمت بازسازی امکان همزیستی، مسیر همیشگی حاکمیت برای انحراف از بحرانهای ساختاری است.
ما، جمعی از فعالان حقوق زنان، با خشم و هشدار، سیاستهای فزایندهی اخراج مهاجران افغانستانی از ایران را محکوم میکنیم. آنچه تحت عنوان «ساماندهی اتباع غیرمجاز» معرفی میشود، در واقع پروژهای هدفمند برای حذف بدنهای بهحاشیهراندهشده، سرکوب سیاسی، و بازتولید نظم ملی و جنسیتی در ایران است.
تقاطع ستم، و بار مضاعف بر دوش زنان
در میان همهی مهاجران، زنان افغانستانی در موقعیتی بهغایت آسیبپذیر قرار دارند. بسیاری از آنان در ایران در خانهها، کارگاهها و مزارع در شرایطی بیثبات، بدون بیمه و بدون حمایت قانونی کار کردهاند. زنان سرپرست خانوار با اخراج به افغانستان با وضعیت فاجعهبارتری دست به گریبان خواهند بود. آنها به کشوری بازگردانده میشوند که در آن اجازهی کار ندارند و از تأمین معیشت محروماند. زنی که تنها نانآور خانواده است، در افغانستانِ تحت سلطهی طالبان، راهی برای زنده ماندن خود و فرزندانش نخواهد داشت.
دخترانی که در مدارس ایرانی بزرگ شدهاند، اکنون به کشوری رانده میشوند که در آن آموزش برایشان ممنوع است.
اخراج برای زنان فقط تغییر جغرافیا نیست؛ بازگشت اجباریست به سیستمی زنستیز که آنها را از ابتداییترین حقوق انسانی محروم میکند.
برای بسیاری از اخراجشدگان، «بازگشت» معنایی ندارد. برخی در ایران به دنیا آمدهاند و خانهای جز اینجا نمیشناسند. برخی دیگر، با وجود تولد در افغانستان، پس از سالها زندگی در ایران ریشههای تازهای پیدا کردهاند: شبکههای اجتماعی، مدرسهی فرزندان، امنیت نسبی یا شغلی که با زحمت بهدست آمده. اخراج برای همهی آنها شکلی از تبعید، بیخانمانی و برای برخی به معنای به خطر افتادن جان آنها ست.
ما، امضاکنندگان این بیانیه اعلام میکنیم:
ما، در کنار مهاجران افغانستانی، بهویژه زنان و کودکان، ایستادهایم.
ما، اخراج، تحقیر، حذف و بیحقوقسازی آنان را نه یک اقدام منفرد، که بخشی از پروژهی سرکوب میدانیم، سرکوبی که با بدن ما، زندگی ما و آزادی ما نیز سر و کار دارد.
ما، از تمام نهادهای مدنی، دانشگاهیان، هنرمندان، روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی میخواهیم که در برابر این «اخراج سیستماتیک دیگری» سکوت نکنند.
ما، بر تحقق مطالبات زیر پافشاری می کنیم، نه به عنوان امتیاز، که به مثابه حقوق بنیادین انسانهای به حاشیه رانده شده:
توقف فوری روند اخراجها و برخوردهای امنیتی با مهاجران؛
بهرسمیتشناختن حق اقامت، تحصیل، اشتغال و زندگی برای تمامی مهاجران افغانستانی، بهویژه نسلهایی که در ایران متولد شدهاند و در این سرزمین زندگی کردهاند؛
تضمین امنیت، آزادی و حق انتخاب برای زنان و دختران مهاجر؛
انجام بررسی مستقل دربارهی بازداشتها، مرگهای مشکوک، و رفتارهای غیرقانونی و غیر بشردوستانه در فرآیند اخراج؛
رد صریح سیاستهای «دیگریسازی» و مقابله با هرگونه گفتمان تبعیضآمیز مبتنی بر ملیت، جنسیت و طبقه؛
در روزگار جنبش ژن ژیان آزادی برای کرامت انسانهای ساکن این سرزمین کنار هم میایستیم.
خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم.
خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.
مادران پارک لاله ایران، حرکتی جوان و نوپاست و تلاش میکند در ادامه روند خود «صدایی» همراه با «جنبش دادخواهی مادران و خانوادههای آسیبدیدهی ایرانی» باشد. این حرکت مستقل و دادخواهانه که از تلاشگَران عرصه دادخواهی و فعالان اجتماعی تشکیل شده است، از تیرماه 1388، با فراخوان تعدادی از زنانِ دادخواه در اعتراض به کشتن و مجروح و زندانی کردن مردمی که برای حداقل خواست انسانی خود به خیابان آمده بودند، در پارک لاله تهران شکل گرفت.
این حرکتِ دادخواهانه، در مسیر حرکت خود، سه خواست حداقلی و مشخص زیر را تعریف کرد:
- آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی،
- لغو مجازات اعدام،
- محاکمه و مجازات آمران و عاملان همه جنایتهای صورت گرفته در جمهوری اسلامی در دادگاهی علنی و عادلانه.
در طی این مدت نیز همواره در کنار و در پیوند با خانوادهها، در راستای تحقق این سه خواسته حرکت کرده است. این حرکت خودجوش و دادخواهانه به هیچ فرد، گروه و سازمان سیاسی داخلی و خارجی وابستگی ندارد و همچنین با افراد و گروههای وابسته به حکومت مرزبندی دارد.
ما همچنین اعتقاد داریم برای رسیدن به سه خواست حداقلی خود، باید در جهت رسیدن به آزادی بیان و اندیشه، رفع هر گونه تبعیض و جدایی دین از حکومتنیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بیعدالتیها را در ساختار حکومت و قوانین آزادی ستیز و تبعیضآمیز جمهوری اسلامی میدانیم.
0 نظر