دیکتاتوری اسلامی ایران جزو هارترین و ارتجاعیترین انواع دیکتاتوری در جهان است و جنایتهای هولناک آن حد و مرز و پایانی ندارد. حاکمیت اسلامی ایران در ۴۳ سال گذشته، هزاران معترض را به طرق مختلف در زندانها، در خیابانها، در خانهها، در خارج از کشور و در آسمان ایران کشته و هزاران معترض را بازداشت و شکنجه کرده و خانوادههایشان را نیز زیر انواع فشار و شکنجه قرار داده و همگیشان را از حق آزادی و زندگی عادلانه محروم کرده است. بسیاری از زندانیان سیاسی، سالهای طولانی از عمر و جوانی خود را به دور از خانه و خانواده و زیباییهای زندگی در زندانهای مخوف این حاکمیت ستمکار سپری کردهاند، ولی حاضر نیستند دست از مبارزات و مطالبات برحق و انسانیشان بکشند و باید قدردان تک تکشان برای ساختن دنیایی بهتر باشیم. تجمعها، اعتراضها و اعتصابهای مردم معترض نیز هر سال و هر روز بیشتر شده و با شعار زیبا و پر معنای «زن، زندگی، آزادی» عزمشان را جزم کردهاند تا به هر گونه تبعیض و پدر-مردسالاری و این حاکمیت ستمگر، فاسد و جنایتکار پایان دهند.
این روزها پنجمین سالگرد خیزش دی ماه ۱۳۹۶ است. خیزشی که از هفتم دیماه در مشهد شروع شد و سپس مردم معترض به فقر، فساد و گرانی در صد شهر به خیابانها آمدند و فریاد اعتراضشان را بلند کردند. اعتراضاتی که کل نظام را نشانه گرفتند و شعار دادند: «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا»، و هنوز مشخص نیست که چند تن از معترضان در این اعتراضات کشته و بازداشت شدهاند.
و سه سال از کشتار هولناک مسافران پرواز ۷۵۲ توسط سپاه پاسداران میگذرد. جنایتکاران رژیم اسلامی ایران عامدانه با شلیک دو موشک، مسافران و خدمهی پرواز تهران به کیف را به وحشیانهترین شکل ممکن در آسمان تهران کشتند و همچنان با بیشرمی تمام دروغ تحوبل جامعه ایرانی و بین المللی میدهند و این خانوادهها مانند دیگر خانوادههای دادخواه در ۴۳ سال گذشته، مقاوم و استوار برای دادخواهی ایستادهاند. به تازگی خبردار شدیم که پروندهی قتلعام ۱۷۶ مسافر پرواز ۷۵۲ با پیگیری خانوادهها به دادگاه لاهه ارجاع شده است و در همین روزها حکومت اسلامی تعدادی از خانوادههای کشته شدگان این پرواز را برای برگزاری دادگاههای نمایشی در ایران زیر فشار قرار داده است. امیدواریم خانوادههای کشته شدگان پرواز ۷۵۲، راهشان را برای دادخواهی و برقراری عدالت همچنان گذشته پیگیرانه، مصمم و مستقل ادامه دهند. انجمن خانوادههای پی اس ۷۵۲ در اطلاعیهای اعلام کردهاند که در روز ۱۸ دیماه (هشتم ژانویه)، در ایران و سراسر جهان تجمع خواهند داشت. ما نیز از مبارزات دادخواهانه و مستقل آنها حمایت میکنیم.
و یکسال از جانباختن بکتاش آبتین، شاعر مبارز و عضو دلیر کانون نویسندگان ایران میگذرد. خانوادهی آبتین نیز اطلاعیهای دادهاند که یک شنبه ۱۸ دیماه ساعت ۱۵، مراسمی بر مزار او در امامزاده عبدالله شهرری برگزار خواهند کرد.
از ۲۶ شهریور که مراسم خاکسپاری مهسا(ژینا) امینی در سقز با شعار «زن، زندگی، آزادی» به قیامی سراسری در ایران تبدیل شد، بیش از صد و ده روز میگذرد و مردم همچنان شجاعانه و مصمم در شهرهای مختلف ایران در خیابانها و بر مزار شهدای این قیام گردهم میآیند. حکومت نیز هر روز وحشیانهتر معترضان را سرکوب میکند و سرکوبها به حد نهایت رسیده است. به ویژه در کردستان و سیستان و بلوچستان سرکوبها بسیار هولناک و خونین بوده و بسیاری دستگیر شدهاند. در خبرها آمده است که تنها پس از ۱۲ دیماه نزدیک به صد بلوچ را در زاهدان بازداشت کردهاند. گفته شده در این قیام بیش از ۵۰۰ تن از جمله ۶۹ کودک و نوجوان به دست نیروهای سرکوبگر رژیم کشته و دستکم هیجده هزار تن از معترضان را بازداشت کردهاند و هر روزه شاهد برگزاری مراسمهای یادبود کشته شدگان در شهرهای مختلف ایران هستیم. کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان در گزارشی که در۱۴ دی ماه منتشر کرده میگوید: «بر اساس تحقیقاتی که انجام داده از آغاز اعتراضها در شهریورماه تا امروز دستکم ۱۶ تن از دستگیرشدگان، به اشکال مختلف در زمان بازداشت کشته شدهاند. به گفته این نهاد مدنی، شکنجه و همچنین جلوگیری از دریافت درمان موثر بعد از زخمیشدن با گلوله از جمله دلایل کشته شدن این ۱۶ نفر بوده است.».
هم اکنون، بسیاری از زندانیان سیاسی بازداشت شده نیز زیر شکنجه و اعترافگیری اجباری هستند و دو تن از معترضان را به سرعت اعدام کردند. محسن شکاری، ۲۳ ساله از معترضان در تهران بود که در سوم مهر در خیابان ستارخان به اتهام بستن خیابان و مجروح کردن یک مامور بسیجی پس از ۷۵ روز بازداشت و شکنجه برای گرفتن اعتراف اجباری، توسط «ابوالقاسم صلواتی» متهم به محاربه و محکوم به اعدام شد و در هفدهم آذر او را در زندان اوین اعدام کردند. مجیدرضا رهنورد جوان کشتیگیر نیز در بیست و هشتم آبان در مشهد بازداشت شد و او را در بیستم آذر درحالی که مشخص بود او را به شدت شکنجه داده و دستش را شکستهاند، در حضور ماموران بسیجی در مشهد حلق آویز کردند. مجیدرضا رهنورد نیز متهم شده بود که در خیابان «حر عاملی» مشهد به شش بسیجی حمله کرده و دو تن از آنان را کشته و چهار تن مجروح شدهاند. دادرسی هیچ کدام از این معترضان عادلانه نبوده و قتل دولتی آنها به این سرعت تنها و تنها برای ایجاد رعب و وحشت در میان جامعه بوده است.
از آن پس احکام اعدام یکی پس از دیگری صادر میشود. بنا به گزارش ماهانه هرانا که در تاریخ یکم دیماه منتشر شد: «آذر ماه با قریب به ۷۶ مورد اعدام همچنان بازگو کننده نقض حق حیات در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران است. از مهمترین رویدادها در این باره میتوان به اجرای حکم اعدام دو تن از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری اخیر به نام های مجیدرضا رهنورد در مشهد و محسن شکاری در تهران اشاره کرد. در ماه سپری شده، حکم اعدام حسن اردوخانزاده، شاهین ایمانی محمودآباد، میلاد اشرفی آتباتان و منوچهر شهبندی بجندی در زندان رجاییشهر کرج، غلامرسول مزارزهی و انوشیروان عمرزهی، محمدعیسی زهی (توتازهی)، زبیر زیرکاری (براهویی) و عبدالنبی مزارزهی در زندان زاهدان، عزیز گرگیج و چنگیز گرگیج در زندان زابل، ابوالفضل حیدرزاده و محمدعلی سیدی در زندانهای زنجان و قزوین، پرویز براهویی (آنشینی) در زندان بندرعباس، مهدی لطفی در زندان ایلام، امانالله رخشانی در زندان سبزوار، عبدالله شاهوزیی و زکریا ریگی در زندان عادل آباد شیراز و احسان بختیاری در زندان سراوان به اجرا درآمد.». در این گزارش تعداد بازداشت شدگان را دست کم ۱۸۲۴۲ تن تخمین زده است.
پس از مدتها نگرانی، خوشحالیم که احکام اعدام حمید قرهحسنلو، حسین محمدی و رضا آریا نقض شد، ولی به شدت نگران جان محمدمهدی کرمی و محمد حسینی هستیم زیرا احکام اعدامشان در دیوان عالی کشور تأیید شده است. این پنج معترض در رابطه با پرونده مرگ روح الله عجمیان از نیروهای بسیج به «افساد فیالارض» متهم شده بودند. همچنین گفته شده که احکام اعدام محمد بروغنی و محمد قبادلو در دیوان عالی کشور تأیید شده است. احکام اعدام این چهار تن و سایر معترضان محکوم به اعدام باید فوری لغو شود. از سوی دیگر نگران جان سهند نورمحمدزاده هستیم و حکم اعدام او نیز باید قطعی لغو گردد. هرانا خبر داده که حکم اعدام سهند نورمحمدزاده در دیوان عالی کشور نقض شده و پرونده وی برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع شده بود، ولی او را در ۱۳ دیماه، از زندان تهران بزرگ به قرنطینه زندان رجاییشهر کرج منتقل کردند.
وضعیت دیگر زندانیان سیاسی در زندانها نیز فاجعهبار است و هر روز شاهد انتشار اخباری نگران کننده از محکومیتهای سنگین زندان برای بسیاری از معترضان و فعالان سیاسی و مدنی هستیم و وضعیت سلامتی زندانیان نیز به شدت در معرض خطر است. تنها چند نمونه عمق سرکوب و بیعدالتی این حاکمیت ستمگر را نشان میدهد: در هفتم دیماه میریوسف یونسی پدر دادخواه (علی یونسی)، در حالیکه به شاهرود برای دیدار مادر و پدرش رفته بود را با ضرب و شتم بازداشت کردند. وی را برای پرونده سازیهای بیاساس زیر بازجوییهای توهین آمیز قرار دادهاند و وضعیت سلامتیاش به شدت نگران کننده است. پسر او علی یونسی دانشجوی نخبه دانشگاه شریف و برنده مدال طلای المپیاد جهانی نجوم است که در فروردین سال ۹۹ به همراه امیرحسین مرادی، دیگر دانشجوی نخبه دانشگاه شریف بازداشت و هر دو به ۱۶ سال حبس محکوم شدهاند و در زندان اوین هستند. لیلا حسینزاده دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، ۱۸ روز است در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت خود اعتصاب دارو کرده و سلامتیاش به شدت در معرض خطر است. او را ۱۴ دیماه، با ضرب و شتم از زندان عادل آباد شیراز به زندان اوین منتقل کردند. همچنین از دوازدهم دیماه، ۱۴ زندانیان سیاسی در همراهی با آرمیتا عباسی در اعتراض به عدم رسیدگی به پروندههایشان و عدم رسیدگی پزشکی در زندان کچویی اعتصاب غذای خشک کردهاند و جانشان به شدت در معرض خطر است. اسامی آنها عبارت است از: فاطمه نظرینژاد، الهام مدرسی، فاطمه مصلححیدرزاده، نیلوفر شاکری، مرضیه میرقاسمی، شهرزاد درخشان، فاطمه جمالپور، حمیده زراعی، نیلوفر کردونی، سمیه معصومی، فاطمه حربی، انیسه موسوی، ژاسمین حاجمیرزامحمدی و مائده سهرابی. در ۱۳ دیماه ماموران امنیتی با یورش به محل سکونت سهیل عربی او را با نیز ضرب و شتم بازداشت کردند. فرنگیس مظلوم مادر دادخواه سهیل عربی نیز از ۱۱ مرداد برای گذراندن ۱۸ ماه محکومیت ناعادلانه خود برای دادخواهی در زندان اوین است. به نظر میرسد که حکومت قصد جان زندانیان سیاسی مقاوم همانند بکتاش آبتین را کرده است. مسئول سلامتی و جان تمام زندانیان سیاسی و عمومی به عهدهی سازمان زندانها، قوه قضاییه و مسئولان ارشد نظام است.
ما مادران پارک لاله ایران، به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، از تمام آزادیخواهان متعهد در ایران و جهان میخواهیم که برای نجات جان مبارزان ایرانی در خیابانها و در زندانها اقدامی فوری انجام دهند. ما همراه و همگام با قیام «زن، زندگی، آزادی»، خواهان آزادی و رهایی از دیکتاتوری و رفع هر گونه تبعیض و بیعدالتی هستیم و سالهاست که مطالبات زیر را پیگیرانه فریاد میزنیم. آرزوی ما این است که در جنبش انقلابی کنونی و در هنگامهی به دست آوردن آزادی و پس از پیروزی، همراه با همدیگر بتوانیم مطالبات زیر را برای استقرار یک جمهوری دموکراتیک و لائیک در ایران متحقق کنیم:
۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاههایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط، ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی دین از حکومت. ما اعتقاد عمیق داریم که ساختار سراپا فاسد، تمامیتخواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم.
مادران پارک لاله ایران
۱۶ دیماه ۱۴۰۱
مادران پارک لاله ایران
خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم.
خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.
0 نظر