امروز پنجشنبه ۳ تیرماه، اعتصابات کارگران پیمانی شماری از شرکت های وابسته به صنایع نفت، پتروشیمی و نیروگاهها در راستای حمایت از “کمپین بیست ده ۱۴۰۰″، که در روزهای اخیر آغاز شده، گسترش پیدا کرده و به شهرهای دیگر از جمله آبادان، عسلویه، کرمان، قشم و ارومیه کشیده شد. اعتصاب و اعتراضات این کارگران در راستای حمایت از “کمپین بیست ده ۱۴۰۰″، که در روزهای اخیر آغاز شده، صورت گرفته است. افزایش دستمزد و تغییر نوبت مرخصی، از جمله خواستههای این کارگران است که در پی عدم تحقق آنها، دست به اعتصابات سراسری زدهاند. در روزهای اخیر ویدئویی در شبکه های اجتماعی منشر شده که نشان می دهد مسئولان پالایشگاه نفت تهران در واکنش به اعتصاب کارگران اقدام به توزیع فرم “تسویه حساب” و “اخراج از محل کار” در میان ۷۰۰ کارگر این پالایشگاه کرده اند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۳ تیرماه ۱۴۰۰، اعتصابات سراسری کارگران پیمانی پالایشگاهها، پتروشیمیها و نیروگاهها، دستکم در ۵ شهر دیگر نیز گسترش پیدا کرد.
بر اساس تصاویر و ویدیو هایی که روز جاری در شبکه های اجتماعی منتشر شده، کارگران پروژهای شرکت دی پلیمر شاغل در صنایع پتروشیمیهای عسلویه، کارگران پیمانکاری فولاد بوتیا در کرمان، کارگران پیمانکاری شرکت سازه فرافن قشم، کارگران بخش برق و ابزار دقیق بهین پالایش قشم، کارگران نیروگاه مپنا ۳ قشم و کارگران پیمانکاری نیروگاه سیکل ترکیبی واقع در ارومیه، به این اعتصاب پیوستند.
از سوی دیگر فدراسیون جهانی پتروشیمی در حمایت از کارگران اعتصابی اطلاعیهای صادر کرد. کمال اوزکان مشاور دبیرکل این کنفدراسیون در این اطلاعیه گفته است: “برادران ایرانی ما یکبار دیگر نشان دادند که در مقابله با سرکوب چه شجاعتی دارند و با عمل دسته جمعی خود، از خود و مطالباتشان دفاع میکنند تا شرایط کار و زندگیشان بهتر گردد.”
در این راستا خبرگزاری ایلنا امروز در گزارشی در این خصوص نوشت: جذب نیرو توسط پیمانکاران زمینهی موقتی ساز کار را فراهم کرده است. علاوه بر صنعت نفت، بسیاری از سازمانها که صرفا خدمات ارائه میکنند هم به همین شیوه عمل میکنند اما عمدتا پالایشگاهها و پتروشیمیها که زیرمجموعه نفت محسوب میشوند، چنین حکمرانی میکنند؛ به طوری که امروز به دفعات میشنویم که صنایع نفت، کارگر فصلی و روزمزد استخدام میکنند؛ یعنی به جای اینکه مثلا از کارگران در استخدام شرکت برای انجام عملیات تعمیرات اساسی استفاده کنند، صدها کارگر به صورت روزمزد برای این کار استخدام و سرآخر بدون تسویه حساب کامل آنها را اخراج میکنند. در همین حال کارگران زیادی وجود دارند، که سالها به صورت روزمزد برای شرکتها کار میکنند. برای نمونه آنها ۶ ماه از سال برای یک پالایشگاه کار میکنند و ۶ ماه دیگر را به دنبال کار دیگری میگردند. در این میان نظارت بر امور مربوط به کارگران جزو وظاف ذاتی کارفرماست اما شرکتها در مقام کارفرما، به رویههایی که با حضور پیمانکاران عرف شده، تن دادهاند. نیروهای کارگری نفت که آنها را در این صنعت با عنوان “ارکان ثالث” معرفی میکنند، بیش از همه از این رویهها متحمل رنج شدهاند.
این کارگران در گفتگو با خبرگزاری کار ایران گفتند: «هم از لحاظ جمعیت آماری و هم از لحاظ مختصات کار، نیروهای ارکان ثالث جزء بزرگترین و زحمتکشترین نیروهای صنعت نفت بوده که اکثراً تحصیلکرده و دارای سابقهی کار بالا هستند؛ با این حال ما زیر ظلم پیمانکار، با دستمزدهای خجالتآور کار میکنیم و از پاداش نیروهای رسمی (ارکان اول) نیروهای پیمانی و مدت موقت (ارکان ثانی) بیبهره هستیم. صنعت نفت نظام طبقاتی شکل داده که از درون آن، نفت برای کارگران بوی تبعیض میدهد.»
این کارگران افزودند: «گفتند میخواهیم برایتان طرح طبقه بندی مشاغل را اجرایی کنیم تا فاصله دریافتیهایِ نیروهای رسمی و پیمانی کم شود اما نتیجه چیز دیگری شد؛ یعنی فاصله بیشتر شد. برای نمونه کسانی با ۱۵ سال سابقه کار تنها یک تا ۲ میلیون تومان افزایش داشتند؛ اما نیروی رسمی که با همین مدت سابقه کار ۲ تا ۷ میلیون تومان افزایش دستمزد را تجربه کرد؛ کجای این اجرای عدالت است؟ آیا این اخلاقی است که به خاطر تلنبار شدن پیمانکاران در نفت، حق و حقوق کارگران را میبرند و کوچک میکنند؟ با یک «دو تا دو تا چهار تا» خیلی راحت میتوان فهمید، که “بچهها” دارند، متضرر میشوند؛ تفاوتی هم نمیکند که در کدام زیر مجموعهی نفت کار کنند؛ وضع کارگران همین است!»
به گفته کارگران «۸۰ درصد از بار صنعت نفت بر دوش کارگران پیمانکاری (کار معین، مدت معین، فصلی، ارکان ثالث، روزمزد و… ) است؛ نه نیروهای رسمی و پیمانی. در این شرایط چرا باید به کار و زندگی خود دل خوش کنیم؟ به چه امیدوار باشیم؟ ما چرا به پیمانکاران فرصت شکاندن کمر حقوق را میدهند؟ آیا دولت و وزارت نفت از اعمال آنها خبر ندارند؟ پاسخ ما این است که آنها خبر دارند اما برخی از این پیمانکاران نورچشمیها هستند؛ شامل مدیران بازنشستهی نفت، پیمانکاران با نفوذ در دولت، پیمانکاران نزدیک به نمایندگان مجلس در شهرهای جنوبی، مشاوران شرکتها که به نوعی کارچاقکن محسوب میشوند و یک شبه صاحب شرکتِ پیمانکاری شدهاند. اینها کسانی هستند که پرندهی اقبال بر شانههایشان نشسته است.»
این کارگران ادامه دادند: «اینها افراد با نفوذی هستند که در دستگاهها و نهادهای مختلف نفوذ دارند و معمولا مناقصات واگذاری پیمانها را بدون قرار گرفتن چالش خاصی بر سر راهشان برنده میشوند و کار را به دست میگیرند؛ حالا یک شرکت برای امور حراست را به دست میگیرد و یک شرکت هم برای پروژه پایپینگ؛ البته پروژهها که تمام شد یا کارگران را اخراج میکنند یا اینکه آنها را به عنوان رومزد و… به واحد دیگری منتقل میکنند و با کمترین دستمزد آنها را تا زمانی که نیاز دارند، به کار میگیرند. اینگونه حاکمیت پیمانکاران بر نظام طبقاتی نفت حفظ میشود و دولت و شرکتها هم نورچشمیها را اطراف خود دارند و از منافع و نفوذ آنها در سطوح مختلف بهرهمند میشوند.»
به گفتهی این کارگران «”پیمانکار” اسم رمز توزیع نابرابر ثروت در سطح صنایع بالادستی است؛ اینکه میبینید یک وزیر میگوید، من از کارگران حمایت میکنم و وزیر دیگری میگوید من پیمانکاران را حذف میکنم؛ اما برگی از روی زمین تکان نمیخورد، به همین خاطر است؛ اصلا این پیمانکاران اینقدر با نفوذ هستند که وزرا و نمایندگانی حامی خود را با مخارج بالا به وزارتخانهها و مجلس میفرستند تا حمایت آنها را در روزهای حساس داشته باشند؛ البته همه پیمانکاران از این سطح نفوذ برخوردار نیستند و پیمانکاران دسته چندم، با ضرر و زیان، قطع همکاری میکنند اما گروهی از آنها، میتوانند به اعتبار نفوذ خود، برای حامیانشان مشروعیت دست و پا کنند. به هر شکل، این چرخهی معیوب، تا زمان از بین بردن حلقهی واسط کارگر و کارفرما ادامه پیدا میکند؛ اما اینکه با چه ارادهای میخواهند پیمانکاران را حذف کنند، خود جای پرسش دارد.»
گفتنی است پیشتر ویدئویی در شبکه های اجتماعی منشر شده که نشان می دهد مسئولان پالایشگاه نفت تهران در واکنش به اعتصاب کارگران اقدام به توزیع فرم “تسویه حساب” و “اخراج از محل کار” در میان ۷۰۰ کارگر این پالایشگاه کرده اند.
کارگران از روز شنبه ۲۹ خردادماه، جهت دست یافتن به مطالبات خود کمپینی را تحت عنوان “تخلیه سراسری بیست ده ۱۴۰۰” را اندازی کردند و این کمپین رفته رفته به شهرهای مختلف کشور کشیده شد. به گفته فعالان کارگری، تاکنون کارکنان بیش از ۲۰ پیمانکار خصوصی به آن پیوستهاند. اصلیترین خواسته کارگران معترض، افزایش دستمزد و امکان بهرمندی از ۱۰ روز مرخصی در ازای بیست روز کار و فعالیت است. در حال حاضر بسیاری از کارگران پیمانی در ازای ۲۴ روز کار در ماه، تنها شش روز مرخصی دارند و این امر در برخی از شرکتها کمتر نیز است. افزون بر این، کارگران از شرایط ایمنی و بهداشتی خود به ویژه در زمان شیوع ویروس کرونا ناراضی هستند و معتقدند در خوابگاههای کارگری بدون رعایت فاصله گذاری اجتماعی مجبور به سکونت هستند.
0 نظر