تورم افسارگسیخته و افزایش نابهنگام قیمت بنزین در سالی که گذشت مستقیماً سفرهی خالی کارگران را نشانه رفت. کاهش دستمزد حقیقی کارگران به چندین مرتبه زیر خط فقر در حالی صورت گرفت که حتی بدون وجود چنین تورمی نیز دستمزد کارگران به هیچ عنوان کفاف تهیهی الزامات ابتدایی معاش از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن، آموزش، بهداشت و درمان و امکانات رفاهی را نمیداد.
اما این وضعیت نه یک پدیدهی طبیعی است و نه برای همهی طبقات اجتماعی یکسان است. بلکه در سوی مقابل چنین فقر تحمیلی بر کارگران، سرمایهداران و مدیران حلقه به گوش آنها ایستادهاند، که سودهای کلان حاصل از کاهش دستمزد حقیقی کارگران را در قالب درآمدهای میلیاردی و حقوق های چند ده میلیونی بین خود تقسیم می کنند. این در حالی است که اقتصاددانان و اتاقهای بازرگانی دائما اعلام می کنند که توان پرداخت مزد بیشتر را ندارند. درآمد های میلیاردی و حقوق های چند ده میلیونی خود گواه دروغ بزرگ آنان است.
نظریهپردازان و سیاستمداران سرمایه، بویژه دولت حامی آنها، تنها به چنین دروغهایی اکتفا نکرده و با ترفندهای مختلف تلاش میکنند که دستمزدها را به انحاء مختلف در پایینترین سطح نگه دارند؛ ترفندهایی از قبیل خروج بخشهای مختلف از شمول قانون کار، از بین بردن امنیت شغلی از طریق شرکت های پیمان کاری نیروی انسانی، برقراری طرح کارورزی (استاد و شاگردی) و نهایتاً در جدیدترین ترفند تلاش برای برقراری دستمزد منطقه ای.
تجربه ما کارگران نشان داده تشکلهای فرمایشی و دست ساز دولت نه میخواهند و نه میتوانند که به نفع کارگران وارد چانه زنی با دولت و سرمایه داران شوند. چرا که این به اصطلاح تشکلها نه متکی بر کارگران و نه برآمده از مبارزات آنان، بلکه مزدبگیران سرمایهداران و ابزار سرکوبی در دست دولت هستند که همیشه علیه کارگران و به عنوان ترمزی در مبارزات آنان نقش ایفا کردهاند. مطرحترین این حامیان سرمایه در لباس کارگران همان شواراهای اسلامی کار و خانه کارگر (بخوانید خانه سرمایه) هستند. در سالهای گذشته شاهد بودیم کارگرانی همچون هپکو اراک کارگران آذرآب و نیشکر هفت تپه و چادرملو و....برای رسیدن به مطالباتشان و حقوق معوقه تنها از راه تجمعات اعتراضی و ایستادگی و مقاومت توانستند به حداقل معوقات عقب افتاده دست پیدا کنند. لذا راه رسیدن به دستمزدی عادلانه تنها با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری برآمده از محیط کار (سندیکاهای کارگری) است. به نظر ما و بنا بر تجربه خود در محیط کارمان، کارگران باید با ایجاد سندیکاها به عنوان دژی در نبرد علیه سرمایهداران و دولت بعنوان بزرگترین کارفرمای کشور، برای تعیین دستمزد و احقاق دیگر مطالباتشان کوشش کنند.
در این راه باید از تمام ظرفیتهای اجتماعات اعتراضی و اعتصاب استفاده کرده و از هیچ کوششی دریغ نکنند، چرا که صاحبان قدرت هیچ برنامه اقتصادی که بتواند شرایط و وضعیت اسفبار معیشتی کارگران را بهبود بخشد ندارند.
سندیکای کارگران شرکت واحد همچون گذشته برای دفاع از حقوق حقه کارگران از جمله تعیین حداقل دستمزد تلاش کرده و در برابر ظلم و ستم و بیعدالتیها بر کارگران سکوت نخواهد کرد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، ضمن محکوم کردن احکام سنگین زندان علیه آقایان حسن سعیدی و سید رسول طالب مقدم دو عضو سندیکا، خواستار آزادی و توقف برخوردهای پلیسی و امنیتی با دیگر فعالین صنفی کارگران و معلمان و دانشجویان و فعالین مدنی میباشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۲۷ بهمن ۹۸
0 نظر