نمیدانم از چه بگویم که بتوانم تسلی دل زخم خورده و دردمند و پاره پاره تان باشم. با اینکه هیچ کدام تان را نمیشناسم، ولی قلب ام با شما و با تمامی آنهایی میتپد که برای آزادی و رهایی از بیداد مبارزه می کنند. اطمینان داشته باشید که نه تنها من، بلکه تمامی خانوادههای زخم خورده با شما همراه و همدردیم، با هر عقیده و در هر کجا که باشیم. چه مثل من که این همدردی را گاهی به زبان می آورم، چه دیگرانی که خون دل میخورند و سکوت می کنند. ولی بدانید تمام آنها نیز روزی به صدا در میآیند و جنبش دادخواهی با همراهی دیگر جنبش ها دادش را از بیدادگران خواهد ستاند.
تفاوتی هم نمیکند که عزیزان شما یا ما از چه گروهی بوده و هستیم، دادخواهی ما به گروه و سازمان و حزب ها ربطی ندارد. ما دادخواه بیدادگری هستیم. اینکه چرا انسانها را برای عقیده و مبارزه شان، زندانی و شکنجه کرده و می کشند.
از روزی که حکم اعدام رامین را برای اجرا فرستادند، سخت بی قرارم و نگرانی تمام وجودم را گرفته است و لحظههای اعدام عزیزانم را جلوی چشمانم آورد. اینکه چرا این مبارزان را برای عقیده و فعالیتهای شان میکشند و این بیداد تا به کی ادامه خواهد یافت.
جمهوری اسلامی از چه میترسد که این همه انسان آزاده را زندانی و شکنجه کرده و عاقبت هم می کشد؟ به تبع آن میخواهد ما خانوادهها را هم بکشد که هیچ آثاری از ما نباشد؟ اگر حکومتی که ادعا میکند زندانی سیاسی ندارد و کسی را برای عقیده اش نمی کشد، پس این اعدام ها به چه خاطر است؟
آنها گمان میکنند که هماکنون دهه ی شصت است که بتوانند با کمترین دردسر، هزاران مبارز را اعدام کرده و صدای دادخواهی را خفه کنند. در حالی که این روزها آب بخورند، خبرهایش در دنیای رسانه منتشر می شود.
مادر عزیز
خبر نیشتمان دیگر دلم را آتش زد، بخصوص وقتی تصویرش را دیدم، بیشتر حس اش کردم، آن دختر نازنین که نمیدانم چرا به زندگیاش پایان داد. قطعاً، قطعا فشارهای حکومت بر روی خانواده شما هم آنقدر شدید بوده که دیگر طاقت اش تمام شده است و بی تردید، تأکید میکنم بی تردید، تمامی مسوولان جمهوری اسلامی، روزی باید در دادگاه های عادلانه و علنی پاسخ گوی تمام این بیعدالتیها باشند و برای آنها محاکمه و مجازات شوند.
و به همین دلیل شما و ما و تمامی خانوادههای دادخواه، تا جایی که میتوانیم باید خودمان را حفظ کرده تا بتوانیم راه دادخواهی را ادامه دهیم.
مادر و پدر عزیز
اگر، زبانم لال اگر، جمهوری اسلامی رامین را نیز اعدام کند، که امیدوارم این جنایت را مرتکب نشود و حداقل این شهامت را داشته باشد این یک کار را انجام ندهد و از همین امروز تمامی احکام اعدام را لغو و مجازات اعدام را نیز از قوانین کشور حذف کند، ولی اگر او را نیز اعدام کردند، از شما خالصانه تقاضا درام که به خودتان آسیب بیشتری نزنید و ضرورت دارد که خودتان را قوی نگاه دارید و برای دادخواهی با ما همراه شوید.
ما خانوادهها و تمامی آنهایی که مستقیم یا غیر مستقیم آسیب دیده اند، باید دستهای مان را به هم بدهیم و علیه بیدادگری مبارزه کنیم.
باز هم تکرار می کنم،مبارزه ما ربطی به سازمان ها و گروههای سیاسی که عزیزان مان در آن عضو بوده یا نبوده اند، ندارد و برای همین فرقی نمیکند که عزیزان ما با چه گروهی فعالیت میکرده اند. مبارزه ما مستقل از تمام این گروه بندی هاست، مهم این است که همگی ما دست در دست همدیگر دهیم و برای دادخواهی همراه هم شده و تلاش کنیم که تمامی حقایق جنایت هایی که جمهوری اسلامی در طی نزدیک به چهل سال حکومت اش مرتکب شده است را آشکار کنیم و به اطلاع جامعه برسانیم و تلاش کنیم دیگران را نیز با خود همراه کنیم.
مادر و پدر عزیز و خانواده گرامی رامین حسین پناهی
باز هم برای نیشتمان و تمام عزیزانی که از دست داده اید، نمیدانم چه بگویم، تسلیت کلامی کافی برای زخم عمیق شما نیست، ولی بدانید که درد شما درد من و درد همگی ما خانواده هاست و با تمام وجودمان با شما هستیم و این راه را با هم باید پیش ببریم.
درود به شما و درود به خانواده شما و درود به پایداری شما
منصوره بهکیش
چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
0 نظر