تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۳
این در حالی است که به گفته خانواده این زندانی سیاسی، او وضعیت بسیار نامناسبی در زندان قرچک دارد و مسوولان زندان اوین حتی اجازه برداشتن لباسهایش را به او ندادهاند.
حکیمه شکری در نیمه آذر سال ۱۳۸۹ به همراه تعدادی از خانوادهها که برای شرکت در مراسم سالگرد «امیر ارشد تاجمیر» یکی از شهدای جنبش سبز در سال ۸۸ به بهشت زهرا رفته بودند، بازداشت شد. خانم شکری در دادگاهی به ریاست قاضی مقیسه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به سه سال حبس محکوم شد که آبان سال ۱۳۹۱ برای اجرای حکم روانه زندان اوین شد.
متن گفتگوی «جرس» با زهرا شکری، خواهر حکیمه شکری را با هم میخوانیم:
خانم شکری، لطفا از آخرین وضعیت خواهرتان بگویید؟
الان چند روز است که حکیمه را به زندان قرچک ورامین منتقل کردهاند و اصلا وضعیت خوبی ندارد. او را بطور ناگهانی و بدون اینکه اجازه دهند وسایل شخصیاش و لباسهایش را بردارد به قرچک منتقلش کردند. هیچ مسئولی هم پاسخگو نیست.
شما بعد از انتقال٬ ملاقاتی با حکیمه داشتهاید؟
با توجه به اینکه قاضی خدابخشی میگفت حکیمه در زندان اوین است، برادرم برای اینکه مطمئن شود که او در زندان قرچک است رفته بود آنجا، که خوشبختانه توانسته بود پنج دقیقه حکیمه را ببیند.
حالش چطور بود؟
سرما خورده بود و خیلی از شرایط آنجا گلایه داشت و در این چند روز اصلا پول نداشت تا بتواند وسیلهای برای خودش بخرد. هیچ لباس گرمی آنجا ندارد و در شرایط بسیار بدی بسر میبرد. امروز هم رفتم برایش حساب باز کنم اما گفتند شنبه باید بروم.
با زندانیان جرایم عادی نگهداری میشود؟
بله، با زندانیان معتاد و جرایم عادی نگهداری میشود و اصلا سیاسی آنجا نیست.
در ملاقات روحیهاش چطور بود؟
حکیمه کلا دختر مقاومی است اما در زندان اوین فعالیت داشت و کتاب میخواند الان نمیدانم در زندان قرچک با نبود امکانات چکار میکند و اصلا این وضعیت تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد؟ اما ما مطمئن هستیم و ایمان داریم که این وضعیت همین جور نمیماند...
در زندان اوین اعتراضی به شرایط زندان داشت؟
آنجا زیاد بد نبود. ما هم خیالمان راحتتر بود اما بالاخره زندان، زندان است و مشکلات خود را دارد. یکبار حکیمه به شرایط زندان و نبود امکانات و آب در زمستان اعتراض کرده بود که او را برده بودند که چرا اعتراض کردی؟ به ما میگفتی مشکل را حل میکردیم که بعد از مدتی زود حل شد و مشکلی برایش پیش نیاوردند.
یعنی به خاطر این اعتراض او را به زندان قرچک منتقل کردند؟
نخیر، این مسئله مربوط زمستان پارسال میشود.
الان در برخی از گزارشها آمده که به خاطر اعتراض حکیمه به شرایط زندان٬ او را تبعید کردهاند؟
ما اصلا از این اعتراض خبر نداریم و خود حکیمه هم خبر ندارد و اعتراض او مربوط به یکسال پیش میشد.
پس در پیگیریهایتان چه توضیحی برای انتقال او به زندان قرچک میدهند؟
به ما میگویند حکم سیاسیاش تمام شده و باید از اوین به قرچک منتقل میشد اما عملا هیچ دلیل روشنی به ما نمیدهند. امروز هم که من رفتم حکیمه را ملاقات کنم و حسابی برایش باز کنم اجازه دادند که او را ببینم. ماموران آنجا هم میگویند حکم سیاسیاش تمام شده است. اما سوال ما این است اگر حکم سیاسیاش تمام شده پس الان دارد حکم چی را میگذراند؟
مگر دو حکم برای حکیمه صادره شده بود؟
نخیر، همان سه سال حبس بود که حکمی سیاسی است پس اگر آن تمام شده باید آزاد شود.
دادگاه به چه اتهامی سه سال حکم برای او صادر کرد؟
حکیمه را در آذر سال ۸۹ به همراه تعدادی از خانوادهها و حامیان که در مراسم سالگرد امیر ارشد تاجمیر از شهدای جنبش سبز در بهشت زهرا شرکت کرده بودند به همراه چند نفر دیگر بازداشت کردند. به خاطر همین همدردی با خانوادهها و آسیب دیدگان حوادث سال ۸۸ به مدت ۳ ماه در انفرادی در شرایط بدی نگهداری شد و بعد هم برایش دادگاه تشکیل دادند و به اتهام تبلیغ علیه نظام به سه سال حبس تعزیری به او دادند.
الان چه مدت در زندان است؟
از آبان ۹۱ در زندان است و چند ماه بیشتر به پایان حکمش نمانده که البته طبق قانون الان باید آزاد باشد. حتی اجازه مرخصی هم در این مدت به او ندادند. الان مادرم هم مریض است و نمیدانیم این خبر را چه جوری به او بگوییم یا اگر روزی بخواهد حکیمه را ملاقات کند چطور بگوییم زندان قرچک است؟
الان وکیل حکیمه پیگیر انتقال غیرقانونیاش به زندان قرچک هست؟
حکیمه اصلا وکیل ندارد یعنی قبل از اینکه دادگاه برایش تشکیل دهند و بطور موقت آزاد بود رفتیم برای گرفتن وکیل اما خود وکلا میگفتند در پروندههای سیاسی وکیل عملا کاری نمیتواند انجام دهد و آنها کار خود را میکنند ما هم از گرفتن وکیل منصرف شدیم اما مشاوره حقوقی میگیریم و میدانیم مطابق با قانون٬ تمام این اقدامات غیرقانونی است. اساسا رفتن و پیگیری ما هم نتیجهای ندارد وقتی به ما میگویند در زندان اوین است بعد میرویم میبینیم در زندان قرچک است دیگر چه انتظاری میتوان داشت؟!
نکته دیگری هست که بخواهید اضافه کنید؟
مشکل ما این است که کسی پاسخ ما را نمیدهد و به هر مرجع قضایی مراجعه میکنم توضیحی نمیدهند. همه میدانند که حکیمه هیچ کار غیرقانونی نکرده و الان بیگناه در زندان است. مگر دیدار با خانواده شهدای جنبش سبز جرم است؟ مگر همدردی یا خانوادههای داغدار و آسیب دیده گناه است؟ اگر این جرم است پس باید همه ملت را دستگیر کنند چون همه با آنها احساس همدردی میکنند. البته این کار را هم میکنند تا الان همین کار را کردهاند و ادامه هم میدهند... مسوولین بدانند که در همیشه بر روی یک پاشنه نخواهد چرخید و روزی باید جواب دهند. خلاصه تنها حرف من هم این است که این وضعیت همینجور نمیماند هر کاری دلشان میخواهد بکنند اما همیشه اینجور نیست که بر سر قدرت باشند. روزی عاقبت این کارها را خواهند دید.
حکیمه حتی در زندان هم به یاد مادران داغدار بود تا جاییکه با تمام هزینههایی که برایش داشت از زندان خطاب به آقای روحانی نامهای نوشته بود و خواهان رسیدگی به قتل معترضین به نتیجه اعلام شده انتخابات سال ۸۸ شد تا آمرین یا عاملان این قتلها معرفی شوند آیا پاسخی به آن نامه داده شد و برخورد مسئولین زندان چه بود؟
هیچ جوابی از سوی رئیس جمهور به آن نامه داده نشد. خود حکیمه با وجود این مدت زندان و شرایط سخت همچنان بر سر حرف خود است و حتی در مدت این دو سال و نیم زندان یکبار او را برده بودند که بگوید اشتباه کرده اما او همچنان پاسخ داده بود که هیچ کار اشتباه مرتکب نشده و همچنان با مادران داغدار است و با آنها همدردی خواهد کرد. الان هم هر فشاری بیاورند دست از این کار شرافتمندانه و حمایت از مادران داغدار و خانوادههای آسیب دیده برنخواهد داشت.
0 نظر