گرامی باد اوّل ماه مه - ناصر زرافشان

ناصر زرافشان

باید پندارهای واهی را کنار گذارد و برای رویاروئی با شرایط جدید و وظائف جدید آماده شد. امّا سرشت و نوع مشارکت طبقۀ کارگر در تحولات اجتماعی و تاریخی مستقیماً به تشکل یا عدم تشکل صنفی و سیاسی آن و نوع این تشکل­ ها بستگی دارد. باید به جای حرکات واکنشی، موردی و پراکنده، تشکل­ هائی بوجود آورد که برای دستیابی به مطالبات فوری و هدف ­های نهائی، بطور روزمره، و دائم فعالیت کنند

    امسال در شرایطی به پیشواز روز جهانی کارگر می ­رویم که شیوع گستردۀ یک ویروس مهلک، هم جمهوری اسلامی را در عرصۀ داخلی و هم نظام نولیبرال حاکم بر جهان را در عرصۀ گسترده ­تر بین­المللی، در برابر آزمونی جدّی قرار داده است. صرفنظر از شرایط ویژۀ هر یک از کشورها و مسائلی که معلول آن شرایط ویژه است، ضرورت برخورد با این بحران، دولت ­ها را بطور عمومی و مشترک در برابر یک انتخاب ناگزیر قرار داده است: انتخاب میان حفظ جان مردم و قبول هزینه­ های آن که مستلزم قرنطینه شهرها و گاه تمام کشور برای مدّتی است که ناچار به رکود اقتصادی و کوچکتر شدن افتصاد کشورها منجر خواهد شد؛ یا حفظ سرمایه­ ها و منافع صاحبان ثروت و قدرت و جلوگیری از انقباض اقتصادی و خواب سرمایه ­ها، به بهای قربانی شدن بخش قابل توجهی از مردم که عمدۀ آنها زحمتکشان هستند. به نظر می­رسد کاربدستان جمهوری اسلامی ایران راه دوّم را انتخاب کرده ­اند. از همان آغازسال که تعیین حداقل دستمزد کارگران بدون موافقت و حضور نمایندۀ آنان، و فقط با حضور نمایندۀ دولت و نمایندۀ کارفرمایان تعیین شد، این جهت ­گیری آشکار بود. در شرایطی که نرخ تورّم از سوی بانک مرکزی در سال گذشته ۲/ ۴۱ درصد و حداقل مایحتاج یک خانوادۀ سه نفره کارگری چهار میلیون تومان اعلام شده است، حداقل دستمزد برای سال جاری را یک میلیون و هشتصد و سی و پنج هزار تومان تعیین کرده­ اند. در زمینۀ مقابله با بحران کرونا هم آنان که طی دهه­ های گذشته از غارت منابع ملی به ثروت ­های باد آوردۀ نجومی رسیده­ اند، حتی حاضر نشدند یکی دو ماه حقوق و دستمزد بدون کار پائین ­ترین لایه­ های درآمدی جامعه را که دست بدهان زندگی می کنند تأمین کنند، تا هم آنان مجبور نباشند در این هنگامۀ بلاخیز برای تأمین نان شب و اجارۀ خانه خود هر روز بیرون آیند، به آب و آتش بزنند و قربانی شوند؛ و هم این اپیدمی مهلک در زمانی کوتاه ­تر و به شیوۀ خردمندانه ­تری مهار شود. در حالی که در بسیاری از کشورها سرمایه­ داری دیگر که در آنها از ثروت­ های باد آوردۀ نفتی هم خبری نیست، دولت و کارفرما هر یک پرداخت بخشی از حقوق و دستمزد کسانی را که در دورۀ قرنطینه در خانه مانده­ اند، بی بهانه و بی تشریفات پرداخت می کنند.
     در عرصۀ جهانی هم بحران کرونا محکی بود که سرشت واقعی نظام لیبرال و درماندگی آن را برملا ساخت، نظامی که یکی از موفقیت­ های درخشان آن طی چند دهه سلطه­ اش بر جهان، انهدام شبکه­ های بهداشت و درمان عمومی و محروم ساختن تهیدستان جوامع از خدمات این شبکه­ ها است که از یادگارهای دولت رفاه بود. محکی بود که نشان داد نظام­ هائی که همۀ منافع و ثمرات کار زحمتکشان را در راه توسعه ­طلبی ­های نظامی طبقۀ حاکم و تولید توپ، تانک و بمب و موشک و تجهیز سیستم ­های اطلاعاتی و امنیتی و چاق ­تر کردن دستگاه سرکوب صرف می کنند. و فضای شهرها را زیر پوشش صدها و هزارها دوربین در هر کوی و برزن قرار می دهند تا بتوانند جزئی­ ترین حرکات مردم را زیر نظر داشته باشند، وقتی موضوع به حفظ جان مردم مربوط باشد، تا چه حدّی بی تفاوت، درمانده و ناتوان­اند. چرا آنان که در غارت ثروت ملّی، در غارت مردم با ترفندهای مالی، با مشتقه ­های تو در تو و پیچ در پیچ آنه مه مهارت دارند، آنان که در کشتار و سرکوب مردم آن همه شدت به خرج می دهند، وقتی پای حفظ جان مردم در میان باشد این همه درمانده و ناتوان ­اند؟
     امروز، حتی همین دولت ­ها هم روشن­ تر از هر زمان دیگری این واقعیت را درک کرده­ اند هر حاکمیت فقط  زمانی نیرومند است که مردم آن را بخواهند. در شرایط عادی و سکون، می توان  با کنترل و سرکوب، با تبلیغات و عوامفریبی، با جذب گروهی و مرعوب کردن گروهی دیگر نظام موجود را حفظ کرد. امّا در بحران ­های نامنتظره و سخت، تنها حمایت و مقاومت مردم می تواند مانع فروپاشی نظام ­های سیاسی شود. تاریخ در آستانۀ تحولات جدّی است و دورۀ حاضر، دورۀ چنین بحران­ هائی است. تغییر صف­ بندی قدرت در جهان، انتقال مرکز ثقل اقتصاد جهان از غرب به شرق و دیگر تحولات و رویدادهای نامنتظره­ ای که آغاز سدۀ بیست و یکم رخ داده بخوبی نشان می دهند که جهان در حال عبور از یک پیچ تاریحی است و سرنوشت ما هم از کلّیت جهان جدا نیست. از سوی دیگر تعادل کنونی اکثریت دولت ­ها که فاقد پشتیبانی و حمایت مردم ­اند، تعادلی لرزان و ناپایدار است و بحران­ های نامنتظره و خارج از روال روزمره ­ای که تحت کنترل و مهندسی آنان قرار دارد، به آسانی می تواند این تعادل را برهم زند. از این رو باید پندارهای واهی را کنار گذارد و برای رویاروئی با شرایط جدید و وظائف جدید آماده شد. امّا سرشت و نوع مشارکت طبقۀ کارگر در تحولات اجتماعی و تاریخی مستقیماً به تشکل یا عدم تشکل صنفی و سیاسی آن و نوع این تشکل­ ها بستگی دارد. باید به جای حرکات واکنشی، موردی و پراکنده، تشکل­ هائی بوجود آورد که برای دستیابی به مطالبات فوری و هدف ­های نهائی، بطور روزمره، و دائم فعالیت کنند.
گرامی باد اوّل ماه مه


Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید