۰۵ آذر ۱۳۹۸
رادیوزمانه
خون را به سنگفرش ببینید…
در یک گزارش میدانی از ایران، یک شاهد چگونگی مرگ یک معترض تیرخورده را این گونه شرح میدهد:
«تا همین یک هفته پیش معمولی زندگی میکردم. آدم وقتی از خانه بیرون میآید فکر این را نمیکند قرار است یک غریبه در بغلش جان بدهد. چند دفعه دیدهام که جنازه برای کفن و دفن ببرند ولی اینکه از نزدیک ببینم یک نفر کشته میشود را ندیده بودم. تا حالا گلوله نخوردهام و کسی را از نزدیک ندیده بودم که گلوله خورده باشد. در فیلمهای تلویزیون زیاد دیده بودم که یک نفر با گلوله زخمی بشود یا کشته بشود اما چیزی که دیدم مثل فیلمهای تلویزیون نبود. همه جا آتش، دود و جمعیت بود و مغزم از داد و فریاد خودم و دیگران داشت میترکید. چراغهای روشنایی شهری یا خاموش شده بودند و یا مردم آنها را شکسته بودند. صورت کسی که گلوله خورده بود را در روشنایی آتش بانکی که میسوخت دیدم. بیشتر از هفده یا هجده سال نداشت؛ شاید کمتر. نمیدانم وقتی توی بغلم بود هنوز زنده بود یا تمام کرده بود. مردم میخواستند او را ببرند اما دیدم فایده ندارد. وضعیتش طوری بود که به بیمارستان نمیرسید. یک دستم را گذاشتم روی جای گلوله و فشار میدادم و با دست دیگرم سعی میکردم به او ماساژ قلبی بدهم تازه اگر زنده است، زنده بماند. نبض نداشت. یکی این دستش، یکی آن دستش، یکی دست گذاشته بود روی گردنش ولی از هیچ جایش نبض نداشت.
چند روز است نمیتوانم غذا بخورم. خیلی بد بود. هر فشاری که به قلبش میدادم احساس میکردم که خون بدنش از سوراخ گلوله پمپ میشود به بیرون. هرچه بیشتر محل گلوله را فشار میدادم فایده نداشت. زیرپوش او غرق خون بود و دستم لیز میخورد. خون روی لباسش سرد بود و شاید به خاطر هوا بود که شده بود مثل نشاسته. چند حرکت خفیف که شبیه رعشه بود در بدنش احساس کردم اما بیشتر شبیه مردهها بود تا زندهها.
مردم جمع شده بودند که کمک کنند یا ببینند چه خبر است. از زانوهایشان به کمرم ضربه میخورد. فشار جمعیت چند بار باعث شد بیافتم روی آن بیچاره. لباس خودم خونی شده بود. هر کس حرفی میزد. از سر و صدا دیوانه شده بودم. داد میزدم تا بقیه را ساکت کنم اما خودم صدای خودم را نمیشنیدم. شاید به قدری حالم بد بود که نمیفهمیدم دارد چه میگذرد. در حال خودم نبودم. فکر کنم صدایم بیرون نمیآمد و لال شده بودم. فکر میکردم که دارم داد میزنم ولی میفهمیدم که صدایم میپیچید توی خودم. از پشت سر یقه مرا گرفتند و با خودشان میکشیدند. میخواستم بگویم بگذارید کنارش بمانم اما نمیتوانستم. یک گروه لباس شخصی با اسلحه کمری به سمت جنازه و مردم که جمع شده بودند حمله کردند. تیر هوایی زده بودند و مردم فرار میکردند ولی من متوجه صدای تیرهای هوایی نشده بودم. وقتی مرا میکشیدند تازه به خودم آمدم و صدای تیر هوایی را شنیدم.
اول بطری آب معدنی آوردند ولی با بطری نمیشد. مرا بردند داخل حیاط خانه یکی از همشهریها و لباسهای بالا تنهام را در آوردند. خونهای روی دست و سینهام را شستند. گفتند خونی بروی بیرون حتماً لباسشخصیها دستگیرت میکنند یا با تیر میزنند. شلوارم خونی بود اما شلوار را کاری نمیشد کرد. یک تیشرت و یک کاپشن تنم کردند و از خانه بیرون آمدیم. همراهانی که نمیشناختم دستهایم را کشیدند و وسط جمعیت بردند. یکی از آن همراهان چندبار پشت شانهام زد و داد کشید “برو، برو. برو وسط جمعیت.” یک دقیقه یا شاید دو دقیقه بین جمعیت راه رفتم اما دلم راضی نشد. برگشتم طرف آن جوانی که تیر خورده بود. زمین خونی بود اما از او خبری نبود. مردم گفتند که او را با خودشان بردهاند؛ نمیدانم زنده یا مرده. بیشرفها مثل گوسفند کشیده بودند و روی زمین خط خون بود.»
بنزین گران شد، خون ارزان
ساعت صفر بامداد جمعه ۲۴ آبان، با تصمیم ناگهانی «شورای هماهنگی عالی اقتصادی سران سه قوه»، قیمت بنزین آزاد در جایگاههای سوخت ایران از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ تومان افزایش پیدا کرد. مردمی که به تازگی فشار اقتصادی شدید ناشی از بالا رفتن قیمت دلار و گرانی کالاهای اساسی را تجربه کرده بودند، با افزایش سه برابری حامل سوخت مواجهه شدند. این افزایش ناگهانی قیمت بنزین زمینهساز اعتراضات مردمی ضدحکومتی شد، به سرعت در سراسر ایران گسترش یافت و بیش از ۱۰۰ شهر کوچک و بزرگ را در برگرفت.
حکومت اما اعتراضات آبان را برنتابید و با «اشرار» خواندن معترضان از همان ساعتهای اولیه، اعتراضات را با تخریب وسایل نقلیه شهروندان به خشونت کشاند. با افزایش نارضایتیها و اعتراضات، سرکوب و خشونت نیروهای انتظامی و ضدشورش هم افزایش یافت.
شنبه ۲۵ آبان، در دومین روز از اعتراضات، شورای امنیت کشور (شاک) طی فرمانی دستور مسدود کردن اینترنت را صادر کرد. همانطور که منتقدان بسیاری نوشتند، قطع ارتباط ایران با جهان خارج تنها به دشوارترشدن مخابره خبرها از اعتراضها نیانجامید، بلکه به پوشاندن سرکوب خشونتآمیز معترضان به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی نیز کمک کرد.
با وجود مسدود کردن اینترنت و اختلال در شبکه تلفن همراه، جسته و گریخته خبرهایی از ایران به خارج مخابره میشد که از کشته شدن بسیاری از معترضان و بازداشت شمار کثیری از آنان حکایت میکرد. تا این لحظه طبق گرازش سازمان عفو بینالملل بیش از ۱۴۳ تن کشته شده و نزدیک به چهار هزار تن بازداشت شدهاند.
زمانه برای دادخواهی و یابود افرادی که در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ جان باختند، اسامی شماری از آنها را از منابع گوناگون گردآوری کرده، اما مستقلا قادر به تأیید همه آنها نیست.
نقشه اینتراکتیو به تفکیک استان: بخشی از اسامی و ارقام کشتهشدگان (بنابر اطلاع جمعآوری شده ما تا تاریخ ۴ آذر)
نامهای گروهی از کشتهشدگان همراه با عکسهای عدهای از آنان:
۱- محمدرضا عسافیزرگانی، اهواز – استان خوزستان
حمزه سواری
۲- حمزه سواری، اهواز – استان خوزستان
محمدحسین قنواتی
۳- محمدحسین قنواتی، بهبهان – استان خوزستان
محمود و مهرداد دشتینیا
۴- مهرداد دشتیزاده، بهبهان – استان خوزستان
۵- محمود دشتیزاده، بهبهان – استان خوزستان
احسان عبداللهنژاد
۶- احسان عبداللهنژاد، بهبهان – استان خوزستان
۷- احمد حشمدار، بهبهان – استان خوزستان
۸- شبنم دیانی، بهبهان – استان خوزستان
فرزاد انصاری
۹- فرزاد انصاری (نزمیپور)، بهبهان - استان خوزستان
۱۰- خانم عتقی، ماهشهر – استان خوزستان
میثم منیعات (ناصری)
۱۱- میثم منیعات (ناصری)، خرمشهر – استان خوزستان
۱۲- میلاد حمیدی، خرمشهر – استان خوزستان
۱۳- خالد منیعات، خرمشهر – استان خوزستان
۱۴- علی غزلاوی، خرمشهر – استان خوزستان
۱۵- ابراهیم مطوری، خرمشهر – استان خوزستان
۱۶- هادی قربانی، استان خوزستان
۱۷- احمد موسوی جعاوله، شوشتر – استان خوزستان
۱۸- علی بغلانی، آبادان – استان خوزستان
۱۹- قاسم باوی، ماهشهر – استان خوزستان
۲۰- محمد خالقی، ماهشهر – استان خوزستان
۲۱- عدنان هلالی، ماهشهر – استان خوزستان
۲۲- مجتبی عبادی، ماهشهر – استان خوزستان
۲۳- منصور دریس، ماهشهر – استان خوزستان
۲۴- عباس (رضا) عساکره، ماهشهر – استان خوزستان
۲۵- احمد خواجه آلبوعلی، ماهشهر – استان خوزستان
۲۶- میثم مجدم، اهواز – استان خوزستان
۲۷- محمد خالدی، ماهشهر – استان خوزستان
۲۸- علی خواجه آلبوعلی، ماهشهر – استان خوزستان
محسن آلبوعلی
۲۹- محسن آلبوعلی، ماهشهر – استان خوزستان
حمید شیخانی
۳۰- حمید شیخانی، شهرک کوره (طالقانی) – استان خوزستان، ۲۶ آبان بازداشت و ۲ آذر جنازهاش تحویل خانواده داده میشود
رضا نیسی
۳۱- رضا نیسی، منطقه گرانه (پاستوریزه) اهواز – استان خوزستان – ۱۶ ساله – ۲۵ آبان ۹۸
حسن تمیمی
۳۲- حسن تمیمی، خرمشهر – استان خوزستان – ۲۵ آبان ۹۸
۳۳- یونس هوشنگی، جوانرود – استان کرمانشاه
۳۴- کاوه رضایی، جوانرود – استان کرمانشاه
جبار تجاره
۳۵- جبار تجاره، جوانرود – استان کرمانشاه
۳۶- سلمان رحمانی، جوانرود ء استان کرمانشاه
۳۷- کاوه محمدی، جوانرود – استان کرمانشاه
ابراهیم مرادی
۳۸- ابراهیم مرادی، جوانرود – استان کرمانشاه
مبین عبداللهی
۳۹- مبین عبداللهی، جوانرود – استان کرمانشاه
۴۰- عمران ولیدی، جوانرود – استان کرمانشاه
۴۱- ریبوار سیدرستمی، جوانرود – استان کرمانشاه
۴۲- حمزه نقدی، جوانرود – کرمانشاه
فرشاد خیراندیش
۴۳- فرشاد خیراندیش، جوانرود – استان کرمانشاه – ۳۲ ساله
۴۴- علی (یونس) فیروزبخت، جوانرود – استان کرمانشاه
۴۵- مظفر ظهیری، کرمانشاه – استان کرمانشاه
۴۶- محمد میرزایی، کرمانشاه – استان کرمانشاه
۴۷- مظفر وطندوست، کرمانشاه – استان کرمانشاه
۴۸- عبدالرضا شیرزادی، کرمانشاه – استان کرمانشاه
مصطفی فرزامی
۴۹- مصطفی فرزامی، کرمانشاه – استان کرمانشاه
۵۰- نادر بیژنوند، کرمانشاه – استان کرمانشاه
برهان منصورنیا
۵۱- برهان منصورنیا، کرمانشاه – استان کرمانشاه – اهل مریوان
یونس عزتی
۵۲- یونس عزتی، کرمانشاه – استان کرمانشاه
۵۳- مظفر سیفی، سنندج – استان کردستان
۵۴- مهران تاک، مریوان – استان کردستان
بهروز ملکی
۵۵- بهروز ملکی، مریوان – استان کردستان
۵۶- آرین رجبی، مریوان – استان کردستان
عثمان نادی
۵۷- عثمان نادری، مریوان – استان کردستان
دانیال استواری
۵۸- دانیال استواری، مریوان – استان کردستان
۵۹- ادریس بیواره، مریوان – استان کردستان
۶۰- عثمان احمدی، مریوان – استان کردستان
شاهو ولیدی
۶۱- شاهو ولیدی، مریوان – استان کردستان
جواد نظری فتح آبادی
۶۲- روحالله (جواد) نظری فتحآبادی، سیرجان، کرمان
۶۳- شلیر دادوند، بوکان – استان آذربابجان غربی
۶۴- هیوا نادری، بوکان – استان آذربابجان غربی
۶۵- علی حسینی، تبریز – استان آذربایجان شرقی
۶۶- عیدی وندی، یزدانشهر – استان اصفهان
۶۷- داوود وند، یزدانشهر – استان اصفهان
۶۸- رسول امانی، یزدانشهر – استان اصفهان
۶۹- محمد ابراهیمی، قهدریجان – استان اصفهان
شهرام معینی
۷۰- شهرام معینی، کرج – استان البرز
پدرام جعفری
۷۱- پدرام جعفری، فردیس کرج – استان البرز – ۱۸ ساله – ۲۷ آبان ۹۸
۷۲- آمنه شهبازیفرد، کرج – استان البرز – ۲۶ آبان ۳۲ سال
۷۳- پویا بختیاری، کرج – استان البرز
حمید رسولی
۷۴- حمید رسولی، گلشهر کرج – استان البرز – ۳۲ ساله – ۲۶ آبان ۹۸
آشور کالتا
۷۵- آشور کالتا، از جامعه آشوری ایران – کرج – استان البرز – ۲۵ آبان ۱۳۹۸
۷۶- مینا شیخی، تهران – استان تهران
۷۷- گلناز سمسایی، تهران – استان تهران
۷۸- ایمان رسولی، اسلامشهر – استان تهران
محسن جعفرپناه
۷۹- محسن جعفرپناه، اسلامشهر – استان تهران
۸۰- آرش کهزادی، اسلامشهر – استان تهران
۸۱- محمدمهدی حقگوی، اسلامشهر – استان تهران
۸۲- امیررضا عبداللهی – اسلامشهر – استان تهران – ۱۳ ساله
۸۳- رضا حسنوند، شهریار – استان تهران
۸۴- ابراهیم محمدپور، شهریار – استان تهران
۸۵- آزاده ضربی، شهریار – استان تهران
۸۶- مهدی پاپی، شهریار – استان تهران
۸۷- حسین قدمی، شهریار – استان تهران
مهدی دائمی
۸۸- مهدی دائمی، شهریار – استان تهران
۸۹- احسان شیری، شهریار – استان تهران
۹۰- میلاد نجهوند، شهریار – استان تهران
۹۱- فاطمه حبیبی، بهارستان – استان تهران
۹۲- گلآقا نوری، بهارستان – استان تهران
۹۳- علی بهبودی، تهران – استان تهران
نوید بهبودی
۹۴- نوید بهبودی، قلعه حسنخان (شهر قدس) – استان تهران
۹۵- سید قاسم حسینی، تهران – استان تهران – ۳۵ سال
حسن طاووسی
۹۶- حسن طاووسی، کیانشهر – استان تهران
فریدون کاظمی
۹۷- فریدون کاظمی، سرآسیاب تهران – تهران – ۲۶ آبان ۹۸
مهرداد حسابی
۹۸- مهرداد حسابی، تهران – استان تهران – اصالتا اهل رشت
۹۹- حسین قاسمی، چهاردانگه تهران – استان تهران – ۱۷ سال
۱۰۰- سید محمدحسین طاهایی، شهریار – استان تهران
سجاد باقری
۱۰۱- سجاد باقری، تهران – استان تهران – اهل کرمانشاه
امیرحسین عباسی
۱۰۲- امیرحسین عباسی، زنجان – استان زنجان، پدر سه فرزند
۱۰۳- کلار رسول قویمی، شیراز – استان فارس
مهدی نکویی
۱۰۴- مهدی نکویی علیآبادی، شیراز – استان فارس
۱۰۵- بهمن (رضا) جعفری، شیراز – استان فارس
مجید هاشمی
۱۰۶- مجید هاشمی، شیراز – استان فارس
۱۰۷- عبدالله قویمی، شیراز – استان فارس
پژمان (علی) قلی پور
۱۰۸- پژمان (علی) قلیپور ملاطی، لنگرود – استان گیلان – ۱۸ سال
۱۰۹- محمد پورپیرعلی، نجفآباد
۱۱۰- محمدرضا نیکوروان
- همانطور که اشاره شد تاکنون بیش از چهار هزار نفر نیز بازداشت شدهاند، اعتراض خود را به رویکرد غیرانسانی و غیرقانونی جمهوری اسلامی در مورد بازداشتشدگان اخیر را با امضای این دادخواست نشان دهید.
0 نظر