خبرگزاری هرانا
حسین هاشمی، زندانی سیاسی زندان تهران بزرگ و از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸، امروز سهشنبه ۱۱ خردادماه اقدام به اعتصاب کرد. آقای هاشمی که صبح امروز به بهانه بازجویی از بند خارج و به تیپ ۴ زندان تهران بزرگ، محل نگهداری زندانیان متهم به جرائم خشن منتقل شده بود، طی یادداشتی به بیان دلایل اعتصاب و وضعیت کنونی خود پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سهشنبه ۱۱ خردادماه ۱۴۰۰، حسین هاشمی، زندانی سیاسی زندان تهران بزرگ و از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ دست به اعتصاب زد.
آقای هاشمی صبح امروز به بهانه بازجویی از بند خود خارج و به تیپ ۴ زندان تهران بزرگ، محل نگهداری زندانیان متهم به جرائم خشن منتقل شده بود. گفته میشود که انتقال وی در پی مشاجره کلامی با الیاسی، دادیار ناظر دادسرای اوین صورت گرفته است. او پیشتر تهدید کرده بود که حسین هاشمی به مکانی منتقل خواهد شد که از کارش پشیمان شود.
در روزهای اخیر الیاسی، دادیار ناظر دادسرای اوین، با مراجعه به زندان تهران بزرگ، به زندانیان سیاسی این زندان علی الخصوص بازداشت شدگان آبان ۹۸ به صورت تهدیدآمیز گفته است که بزودی به صورت جداگانه به بندهای جرائم معمولی و محل نگهداری زندانیان جرائم خشن انتقال داده خواهند شد.
حسین هاشمی که هم اکنون طی یادداشتی به بیان دلایل اعتصاب و وضعیت کنونی خود پرداخته در بخشی از آن نوشته است: «این آخرین سخنی است که با شما در میان میگذارم. بعد از اغما ریههایم را به خوزستان هدیه کنید که بعد از ۴۰ سال نفس تازهای چاق کنند و کسی که در خوزستان نیاز به ریه دارد ریههایم را هدیه کنید. قلبم را به بچههای سیستان و بلوچستان هدیه کنید قلب هم همیشه برای آنها و برای زخم آن مردمان می تپید. باقی اعضایم را به هر انسان ایرانی که برای ایران دلش می تپد هدیه کنید. به فرودستانی مثل خودم که هرچه تلاش کردند، نشد! خواستند اما نتوانستند و دست آخر جسدم را به دانشگاههای علوم پزشکی هدیه کنید جهت پیشرفت علم. سالهای بعد وقتی که جسدم مستهلک شد آن را در جنگلهای بلوط زاگرس در دیاری که در آن زاده شدهام بسوزانید و خاکسترم را در آن جنگلها پراکنده کنید که در رگ و ریشههای درختان بلوط ریشه بدوانم و از ارتفاع کویرکوه سالهای بعد به خوشبختی شما خیره شوم و خوشحال شوم.»
متن کامل این نامه در ادامه می آید:
«نزدیک ۱۹ ساعت است که دست به اعتصاب غذای تر و خشک زدهام، آخرین چیزی که خوردهام یک لیوان چای با آب پر از سیلیس تیپ ۲ اندرزگاه ۱۰ سالن بچههای سیاسی آبان ۹۸ بود و تا این لحظه از خوردن و آشامیدن دست کشیدهام. صبح زود به بهانه بازجویی مرا از بند سیاسی بیرون کشیدند به افسرنگهبانی که رسیدم برای انتقالم کاملا آماده بود. همچنان مسئولین زندان می گفتند که برای بازجویی باید به خارج از تیپ دو بروم. به ناچار سوار ون شدم مرا به تیپ ۴ آوردند. در میان زندانیان جرائم خشن و متهمان قتل و سرقت مسلحانه. حدود ۲ سال پیش علیرضا شیرمحمدعلی را به همین بهانه از تیپ خارج کردند و بعد از ۳ روز خبر مرگ او را شنیدند. من حسین هاشمی از بازداشتیهای آبان ۹۸ محکوم به ۶ سال حبس و دقیقا در موقعیت دو سال پیش علیرضا قرار دارم. با این تفاوت که دست به اعتصاب غذای تر و خشک زدهام. قبل از کشته شدنم دست به این اقدام زدهام که صدایم را به شما ملت ایران برسانم.
ملت ایران! زیر انواع شکنجهها دوام آوردم، از آبان ۹۸ با خود زخمهای روحی و جسمی را حمل کرده که فکر می کنم در این لحظه هر سنگی را به صدا در میآورد. در زندان سعی کردم سالم زندگی کنم! باعث شدم خیلی از بچههای سیاسی از خطر مواد و اعتیاد رهایی پیدا کنند. خودم هم سیگار را در زندان ترک کردم که نشان دهم در بدترین شرایط هم میشود تغییر کرد.
چند روز قبل شاپور احسانی راد، به پای این اقدام آخرین فندکی را که با آن آخرین نخ سیگارش را روشن کرده بود به من هدیه داد و گفت خوشحال است که من در زندان هم در حال مبارزه هستم و شاید این حرکت باعث شود خیلی از بچهها از من انگیزه بگیرند. حدود ۲۴ ساعت دیگر به احتمال زیاد وارد اغما خواهم شد و این آخرین سخنی است که با شما در میان میگذارم. بعد از اغما ریههایم را به خوزستان هدیه کنید که بعد از ۴۰ سال نفس تازهای چاق کنند و کسی که در خوزستان نیاز به ریه دارد ریههایم را هدیه کنید. قلبم را به بچههای سیستان و بلوچستان هدیه کنید قلب هم همیشه برای آنها و برای زخم آن مردمان می تپید. باقی اعضایم را به هر انسان ایرانی که برای ایران دلش می تپد هدیه کنید. به فرودستانی مثل خودم که هرچه تلاش کردند، نشد! خواستند اما نتوانستند و دست آخر جسدم را به دانشگاههای علوم پزشکی هدیه کنید جهت پیشرفت علم. سالهای بعد وقتی که جسدم مستهلک شد آن را در جنگلهای بلوط زاگرس در دیاری که در آن زاده شدهام بسوزانید و خاکسترم را در آن جنگلها پراکنده کنید که در رگ و ریشههای درختان بلوط ریشه بدوانم و از ارتفاع کویرکوه سالهای بعد به خوشبختی شما خیره شوم و خوشحال شوم.
مردم ایران! من بی گناهم! و تنها ۷۲ ساعت مانده که مرگ را در آغوش بگیرم. این آخرین صدای من است که در زندان با شما سخن میگویم. به یاد قهرمان غایب فرزاد کمانگر که گفت یادتان نرود به شعر به آواز به لیلاهاتان پشت نکنید!
حسین هاشمی / روز سهشنبه ۱۱ خردادماه ۱۴۰۰ / تیپ ۴ زندان تهران بزرگ”
در ارتباط با نویسنده نامه گفتنی است، حسین هاشمی در تاریخ ۲۵ آبان ۹۸ در رابطه با اعتراضات سراسری آبان ۹۸ توسط ماموران وزارت اطلاعات در محل کار خود بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او اسفندماه ۹۸ با تودیع قرار وثیقه موقتا از زندان آزاد و سپس توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهامات “اهانت به مقدسات، اخلال در نظم و آسایش عمومی” به ۶ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و از بابت مجازات تکمیلی به رونویسی از کتابهای “سه دقیقه در قیامت، گناه شناسی نوشته محسن قرائتی و ۵۳ سال عصر پهلوی به روایت دربار” و همچنین شست و شوی میت به مدت یک ماه روزی چهار ساعت در بهشت زهرا محکوم شد. این حکم نهایتا توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر عینا تایید و به وی ابلاغ شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۵ سال زندان برای وی قابل اجرا است. آقای هاشمی در شهریورماه ۹۹ جهت اجرای حکم حبس احضار و نهایتا راهی زندان اوین شد.
آقای هاشمی در تاریخ ۱۳ فروردینماه امسال با پایان ایام مرخصی به زندان اوین بازگشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شد. وی اردیبهشتماه امسال طی نامهای از مشکلات زندانیان و به ویژه بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ در زندان تهران بزرگ نوشته بود. انتشار این رنجنامه هفته گذشته منجر به انتقال وی به حفاظت اطلاعات زندان تهران بزرگ و بازجویی او شد.
0 نظر