دهه شوم ۶۰ در ایران: چه مادر و پدرهایی که در این دهه عزادار شدند؛ چه خانواده‌هایی که فروپاشیدند؛ چه تروماهایی که به نسل‌های بعدی منتقل شد. «آواز نگاه از دریچه تاریک» کتاب دیگری از مهدی اصلانی، زندانی سیاسی سابق، نویسنده و فعال سیاسی است که بخشی از رنج‌روایت‌های خانواده‌های زندانیان را جمع‌آوری و تألیف کرده است. مهدی اصلانی درباره پیوند این کتاب با جنبش دادخواهی به زمانه می‌گوید: «به یاد آوردن و تقویت حافظه‌ جمعی به همه‌گان می‌آموزد چه مفاهیمی غیرانسانی است. ما می‌بایست با تکرار و دوباره‌گویی حافظه بسازیم. باید لحظه‌ حضور نیست‌شده‌گانمان را مدام به یاد آریم. باید بتوان دادخواهی را به وجدان عمومی‌ جامعه بدل کرد».

زمانه با مهدی اصلانی درباره انتشار این کتاب به گفت‌وگو نشسته‌ است.

طرح جلد کتاب «آواز نگاه از دریچه تاریک»

مهدی اصلانی در پاسخ به این پرسش که چرا کتاب «آواز نگاه از دریچه تاریک» را نوشته است به زمانه می‌گوید:

« چند سال پیش دست‌نوشته‌ها و نامه‌های واپسین و آثار قلمی و نیز کارهای دستی‌ برجای‌مانده از به قتل‌رسیده‌گان دهه‌ اول انقلاب فارغ از جنسیت و تعلق سازمانی‌ اعدام‌شده‌گان را در کتابی با عنوان «آخرین فرصت گل» سامان دادم. زان‌پس به فکر اجرایی کردنِ دغدغه‌ سالیان تبعیدم برآمدم. موضوع خانواده‌هایی که درگیر زندان دهه‌ ۶۰ بودند.

پیش از هرچیز تلنگر ذهنی‌ من در این راه مادرم بود. زنی کهن‌سال و پراولاد که در مرکز شهر تهران رهایش می‌کردی راه خانه گم می‌کرد. او ناگزیر سال‌ها آواره‌گی و تحقیر و درد را در راه و پشت میله‌های زندان‌های مختلف برای ملاقات من که فرزندش باشم، چونان بی‌شمار مادران داغ و درفش متحمل شد. حکایت بندیان و حبس یک قصه بیش نیست! مصاف تازیانه و استخوان در تقابل با نکبت قدرت. اما آن‌چه آن‌سو‌تر بر خانواده‌‌‌ها آوار شد، فصلی است ناگشوده از کتاب زندان در حکومت اسلامی. این دهه هنوز ناگفته‌ها و ناشنیده‌ها دارد و به‌تمامی کدر است.»

مهدی اصلانی: نویسنده و فعال حقوق بشر

👈🏽 درباره نویسنده و گردآورنده «آواز نگاه از دریچه تاریک»:
مهدی اصلانی فعال سیاسی و عضو سازمان فدائیان خلق ایران، پیروان کنگره ۱۶ آذر بود. این کنگره گروهی از فعالین سیاسی درون فدائیان اکثریت بودند که مخالف وحدت و در واقع انحلال در حزب توده ایران بود، به همین دلیل در تاریخ شانزده آذر ۱۳۶۰ از سازمان اکثریت جدا شد. اصلانی سال ۱۳۶۷ از زندان آزاد شد و ۲۳ سال پیش از ایران گریخت و در آلمان پناهنده سیاسی شد. 
مهدی اصلانی پیش از این دو کتاب دیگر نیز درباره قتل‌عام دهه ۶۰ و زندان‌های جمهوری اسلامی نوشته است. کتاب « کلاغ و گل سرخ» خاطرات سال‌های زندان نویسنده است. او شاهد کشتار جمعی زندانیان سال ۶۷ بوده و آن را در این کتاب به سند درآورده است. او در کتاب دوم به نام «آخرین فرصت گل» دست‌نوشته‌های کشته‌شدگان را گردآوری کرده است. 
اصلانی با تالیف این کتاب‌ها سه‌گانه‌ای را گردآوری و تالیف کرده که از خاطرات او در زندان در کتاب نخست آغاز می‌شود و سپس در کتاب دوم به دست‌نوشته‌هایی که از به قتل‌رسیدگان به جای مانده می‌پردازد و در نهایت در کتاب سوم روایت خانواده زندانیان را بازگو می‌کند.

مهدی اصلانی به جای نام کتاب از واژه «درد‌ـ‌روایت‌ها» استفاده می‌کند و درباره کتاب «آواز نگاه از دریچه تاریک» می‌گوید: 

«دردروایت‌ها در کتاب چهار صدا و چهار بخش دارد. صداهایی که چونان جویبارهایی جدامانده از هم به یک‌دیگر می‌پیوندند. قطره‌هایی پررویا که به رود می‌رسند. صدای مادران و پدران. صدای هم‌سران. صدای فرزندان و صدای خواهران و برادران و دو روایت از پگاه خاور و فروغ شلالوند که از دایی و عموهایشان گفتند. این روایت‌های به‌ظاهر بی‌ارتباط با پس و پیش یک‌دیگر، از ارتباطی درون‌‌متنی برخوردار هستند.»

کتاب ۴۳۲ صفحه است و هر فصل با عنوانی می‌آغازد. فصل پدران و مادران: آفتاب‌ام کو. فصل هم‌سران: خانه خالی است. فصل فرزندان: آواز صدایت کو؟ و فصل خواهران – برادران: کوچه تلخ است. کتاب در مجموع ۱۲۳ راوی و روایت دارد و هر روایت نیز هم‌راه نام راوی عنوانی دارد.

اصلانی درباره زندان‌های جمهوری اسلامی به زمانه می‌گوید:

« نظام زندان اسلامی را می‌توان از بدو تولد منحوسش به دوره‌های متفاوت بخش کرد. در این میان دوره‌ی دوم  (سی خرداد ۶۰ تا پایان سال ۶۳) سیاه‌ترین دوران نظام زندان اسلامی است. تک‌تیرهای شمارش شده؛ اعلام رسمی‌ اعدام‌های پرشمار شبانه، تواب‌سازی در سوخت‌گاه‌های زندان اسلامی و … به‌تمامی از تبعات این دوران است. هیچ دوران زندان اسلامی با این دوران قابل قیاس نیست.»

تمرکز این کتاب نیز بر دهه اول «نظام زندان حکومت اسلامی» است. نویسنده با تعدادی از خانواده‌ها به گفت‌وگو نشسته است. شماری دیگر روایت‌های‌شان را از طریق فایل صوتی برای او ارسال کرده‌ و تعداد کمی نیز خود خاطرات را نوشته‌ و برای او ارسال کرده‌اند. 

این کتاب فارغ از جنسیت و تعلق سازمانی زندانیان سیاسی تنظیم و تدوین شده و نویسنده کوشیده است تا در حد توان «بازتاب صداهای متنوع» باشد.

یکی از مهم‌ترین مکانیسم‌های دادخواهی بازگویی جنایت است. تا روایت رنج‌ها و حق‌کشی‌ها و کشتارهای این دهه بازگو نشود، امکان دادخواهی و حق‌جویی وجود ندارد. این کتاب گامی مسئولانه و همدلانه در جنبش دادخواهی ایران است. نویسنده در پاسخ به این پرسش که جنبش دادخواهی به چه گام‌های دیگری نیاز دارد به زمانه می‌گوید:  

«آن‌چه در “آواز نگاه از دریچه‌ی تاریک” آمده، هم‌خوانی‌ خانواده‌هایی است که در آرزوی فنای حکومتِ خوف نجوا کرده‌اند. روایت‌ها قصیده‌های ناتمام و غزل‌پاره‌های پرپر را می‌مانند. روایت‌ها، از غیاب می‌گویند. درد غیاب “او” و رنج حضور جمهوری‌ اسلامی. زندان حکومت اسلامی از پشت‌بام کشی‌ آغازین تا به امروز تاریک‌جای هجوم به غرور و گردن‌فرازی بوده و هست. نقد جنایات جمهوری‌ی اسلامی الزاما می‌بایست با نقد تمامیت و موجودیت جمهوری‌ اسلامی تؤامان صورت بگیرد. در این مورد پرانتز تاریخی نداریم. 

به یاد آوردن و تقویت حافظه‌ جمعی به همه‌گان می‌آموزد چه مفاهیمی غیرانسانی است. ما می‌بایست با تکرار و دوباره‌گویی حافظه بسازیم. باید لحظه‌ی حضور نیست‌شده‌گانمان را مدام به یاد آریم. همه‌ هستی‌ آدمی را شاید بتوان در این معنا خلاصه کرد: از آن چه رخ داده  به آن‌چه نباید رخ می‌داد. 

دادخواهی اگر قادر نباشد بدل به صدای اجتماعی شود پژواک نخواهد داشت. متاسفانه در بود نامبارک حکومت اسلامی، دادخواهی فرجام نخواهد داشت. معنای این سخن اما آن نیست مبارزه برای دادخواهی به محاق بکشانیم. باید بتوان دادخواهی را به وجدان عمومی‌ جامعه بدل کرد.» 

کتاب «آواز نگاه از دریچه تاریک» توسط  نشر باران در سوئد منتشر شده است و در آینده‌ای نزدیک توسط نشر باران از طریق الکترونیک در اختیار علاقه‌مندان در ایران قرار خواهد گرفت.