خبرگزاری هرانا
حسن صادقی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که از بهمن ماه ۹۴ تحمل حبس میکند، طی نامهای که آن را بر اساس گفتگوی خود با یکی از مسئولین دادستانی نوشته است، احقاق حقوق سلب شدهاش را از وظایف این مسئولین عنوان کرده است. آقای صادقی در این نامه ارائه درخواست کتبی به چنین مسئولانی را امری بی اثر و نمایشی دانسته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسن صادقی طی نامهای، گفتگوی خود در تاریخ ۲۸ فروردین ماه ۹۸ با یکی از مسئولین دادستانی که خواستار اخذ درخواست های کتبی زندانیان رجایی شهر از جمله وی بوده، را شرح داده است.
حسن صادقی در این نامه شرح میدهد که حقوق خود مبنی بر ملاقات همسر، تماس تلفنی با فرزندان و مالکیت بر داراییهایش، حق درمان به عنوان یک زندانی و شهروند امری مسلم و شفاف بوده و تحقق این امور از وظایف مسئولین است و بنابراین ارائه درخواست خود امری بی اثر است و عمل دادستانی صرفا نمایشی بیش نیست.
آقای صادقی سلب حقوق خود را نتیجه وضعیت کلیتری میبیند که در کشور در جریان است و میگوید: “آخر حق و حقوق مردم باید یک جا سلب شود تا هزاران هزار میلیارد تومان اختلاس به بار آید، دکل های نفتی ناپدید شوند، خانههای مردم مصادره و غارت شوند و زندانها خانه مردم گردد، این کشوری است که در آن زندگی میکنیم و نامش “سوریه” هم نیست و “ایران” است”.
متن کامل این نامه را به نقل از هرانا در ادامه بخوانید:
“روز چهارشنبه ۲۸ فروردین بود که به همراه دو هم بندی دیگر ما را صدا زدند و به زیر هشت رفتیم.
گفتند شخصی بنام “عباسی” از طرف دادستانی آمده و اگر کسی کار قضایی دارد می تواند او را ببیند،گفتیم کاری با او نداریم بعد گفتند خود وی می خواهد شما را ببیند و ما را به دفتر رییس بند راهنمایی کردند.
از ما خواستند که تک تک وارد اتاق شویم و من نفر اول وارد شدم و جوانی هم سن و سال پسرم در کنار عدهای از مسئولین زندان نشسته بود بی آنکه سرش را بالا بیاورد فورا پرسید: اسمت چیه؟
گفتم: حسن صادقی
پرسید: درخواست؟
و در اثنای آن سوال و جوابها و با همان لحن تحقیرآمیز و حق به جانب که به نظر می آمد عادت معمولش در برخورد با زندانیان بود، خطاب به من گفت:
تو خلاف زندان داری و کارهای خطرناک می کنی (که منظورش اعتصاب غذا بود) و در اینجا احساس کردم باید بر آن همه اهانت و افترا پایان داد و با صدای بلند گفتم:
من و همسرم را به زندان انداختهاید و ۳۰سال حکم به ما دادهاید. فرزندانم را آواره کردهاید، تنها به جرم تماس تلفنی که با خانوادهام داشتهام.
گفت: مگر من این حکم را دادم؟
گفتم رژیمی داده که تو نماینده آن هستی و الان روبروی من نشستهای، اموالم را مصادره کردهاید و منبع درآمد فرزندانم را گرفتهاید، کارگاهم را بالا کشیدهاید و حالا هم خانه و سرپناه فرزندانم را می خواهید بگیرید.
گفت: این چیزها به من ربطی ندارد و درخواستت چیست؟
گفتم اگر به شما مربوط نیست اینجا چکار می کنید؟ و با پررویی جواب داد حل مشکلات و بار دیگر و این بار با عصبانیت گفتم:
شما ۴ ماه است ملاقات من با همسرم را قطع کرده اید و حتی از هفته ای یک ربع تماس تلفنی با فرزندانم هم نگذشتید و حق درمان پزشکی را هم از من گرفتید و در این حین با دست پاچگی حرفم را برید و گفت: هر درخواستی هست کتبی بنویسید و برایم بیاورید و من هم در جوابش ادامه دادم:
من هیچ درخواستی برای تو نمی نویسم، چراکه تو و همکارانتان وظیفه تان را می دانید و از دفتر رییس بند بیرون آمدم…
آخر حق و حقوق مردم باید یک جا سلب شود تا هزاران هزار میلیارد تومان اختلاس به بار آید، دکل های نفتی ناپدید شوند، خانه های مردم مصادره و غارت شود و زندان ها خانه مردم گردد، این کشوری است که در آن زندگی می کنیم و نامش “سوریه” هم نیست و “ایران” است.
آنگاه که از فراق گل
ناله بلبل به حنجر است
تبر مدافع سرو صنوبر است
چو به دار قاضی و داور است
از من مخواه خواهش و درخواست
که این ننگ من و قلم و اوراق دفتر است
حسن صادقی / اردیبهشت ۹۸ / زندان گوهردشت کرج (رجایی شهر)”.
در ارتباط با نویسنده این نامه گفتنی است که حسن صادقی در سال ۶۰ و در سن ۱۶ سالگی بازداشت و پس از ۶ سال از زندان آزاد شد، وی در حین بازداشت مورد اشاره مورد ضرب و شتم “ضربات کابل و شلاق” قرار گرفته، شدت ضربات به حدی بوده که قسمتی از سر دچار فرورفتگی و بروز مشکلات جسمی شده است.
آقای صادقی مجددا در بهمن ماه ۹۱ به همراه همسرش فاطمه مثنی به دلیل برگزاری مراسم ترحیم برای پدر آقای صادقی که از مخالفان حکومت جمهوری اسلامی ایران بود، به صورت خانوادگی به همراه دو فرزند ۱۹ و ۱۰ ساله شان بازداشت و درب منزلشان نیز پلمب شد. دختر آنها پس از گذشت سه روز و پسرشان نیز پس از یک ماه و نیم بازداشت از زندان آزاد شدند.
حسن صادقی و خانم مثنی پس از گذشت یک سال بازداشت با قرار وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه از زندان آزاد شدند و در نهایت شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده برای هر یک از این زندانیان حکم ۱۵ سال حبس تعزیری و مصادره اموال شامل (شش دانگ مغازه و منزل) صادر کرد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر نیز عینا تایید شد.
فاطمه مثنی در تاریخ ۸ مهرماه ۱۳۹۴ در منزل بازداشت شد و همسرش حسن صادقی نیز در تاریخ ۱۸ بهمن ماه همان سال زمانی که برای ملاقات با همسر خود به سالن ملاقات زندان اوین رفته بود، بازداشت و جهت تحمل حبس به زندانی رجایی شهر کرج منتقل شد.
حسن صادقی، بیش از یک ماه است که به دستور رئیس زندان و دادیار ناظر بر زندانیان سیاسی به دلایل نامعلومی از ملاقات محروم بوده است. این زندانی بیمار علاوه بر اینکه از مدتی قبل درخواست اعزامش به مرکز درمانی مورد موافقت قرار نگرفته، بدون هیچ توضیحی از حدود ۴ ماه قبل از ملاقات با فاطمه مثنی همسر خود که در زندان اوین محبوس است نیز محروم بوده است. محرومیت این دو زندانی سیاسی از ملاقات در حالی است که در قانون پیش بینیهایی برای ملاقات بین اعضای زندانی خانوادهها شده است، حتی اگر آنها در زندان های جداگانه تحمل حبس کنند.
حسن صادقی به دلیل تحمل شکنجه های اعمال شده در دورههای مختلف بازداشت و همینطور متاثر از شرایط بد زندان به بیماری های بسیاری از جمله آب سیاه چشم، شکستگی هر دو پاشنه پا، عفونت دستگاه گوارشی و زخم شدید معده مبتلا شده است. با این حال هم اکنون توسط مسئولین زندان بدون هیچ توضیحی از ادامه روند درمان و اعزام وی به مراکز درمانی جلوگیری میشود.
شایان ذکر است در اواخر سال گذشته حکم مصادره محل کسب فاطمه مثنی و حسن صادقی، زوج محبوس در زندانهای اوین و رجایی شهر کرج توسط ستاد اجرای فرمان امام اجرا شد.
0 نظر