رای دادگاه در گفتگو با پدر شهید میثم عبادی

http://www.rahesabz.net/story/81820/


روز پنج شنبه (21 فروردین) دادگاه کیفری استان تهران بعد از بررسی پرونده میثم عبادی یکی از شهدای جنبش سبز رای داده است که از بیت المال به خانواده وی دیه پرداخت شود.
مصطفی ترک همدانی، وکیل مدافع پرونده میثم عبادی در گفت وگو با ایرنا، گفته است که شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به لحاظ ناشناس بودن متهم و تشخیص وقوع قتل عمد در این پرونده، رای به پرداخت دیه از صندوق بیت المال به اولیا دم داده است اما پرونده همچنان مفتوح است.

اصغر عبادی با ابراز شگفتی از صدور چنین رایی می گوید: "به هیچوجه دیه نمی گیرم. آن دیه ای هم که می خواهند بدهند از خون سگ هم کثیف تر است. مگر من پنج سال که دوندگی کردم دنبال گرفتن دیه بودم؟ من تنها به دنبال اجرای عدالت بودم تا قاتل فرزندم را مجازات کنند تا موارد مشابه ای رخ ندهد."

دادگاه پرونده شهید میثم عبادی برای چندمین بار در 15 بهمن سال گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد و به گفته همدانی بازپرس دادسرای جنایی با وسواس و دقت زیاد موضوع را پیگیری کرد که حتی منجر به بازداشت یک ماهه یکی از اعضای بسیج تهران شد. این در حالی است که درخواست های مکرر اصغر عبادی برای ملاقات با قاتل فرزندش بی پاسخ ماند و علی رغم مدارک مستحکم قاتل آزاد شد.

میثم عبادی یکی از جوانترین شهدای جنبش سبز است که در روز بیست و سوم خرداد ماه سال 88 مورد اصابت گلوله قرار گرفت.

طبست امامی، مادر میثم می گوید: "هنوز مرگ میثم را باور ندارم. گاهی به در خیره می شوم و منتظرم تا از در وارد شود. برادرم در سال 65 در جبهه های جنگ تحمیلی هشت ساله بشهادت رسید و می دانم که او را دشمن کشت، اما الان نمی دانم چرا پسرم را کشتند..."

متن گفتگوی "جرس" با اصغر عبادی، پدر شهید میثم عبادی را با هم می خوانیم:

آقای عبادی از رای دادگاه در مورد پرونده میثم اطلاع دارید؟

هیچ خبری از روند رسیدگی به قتل پسرم ندارم و تنها چیزی که به من گفته اند این است که پرونده مختومه شده و قاتل را هم آزاد کرده اند.

اما روز پنج شنبه آقای همدانی وکیل پرونده گفته اند که رای دادگاه برای پرداخت دیه به اولیا دم صادر شده و پرونده هم باز است. آیا ایشان وکیل پرونده هستند؟

ببنید، من وکیل نداشتم آقای خزعلی ایشان را معرفی کرد. بعد از هماهنگی فقط یکروز با آقای همدانی به دادگاه جنایی رفتیم و او پرونده را نگاه کرد و یک لایحه نوشت و روی پرونده گذاشت بعد هم رفت خانه اش، والسلام. بعد از آن من دیگر نه وکیلی ندیدم و نه حرفی از وکیل شد و هیچ چی.

خود شما پرونده را در این چند سال پیگیری کردید؟ نتیجه پیگیری های خودتان چه بوده است؟

الان چهار سال و ده ماه است که من دنبال پرونده پسرم نزد مراجع قضایی هستم اما وقتی قاتل را آزاد کردند، دیگر پرونده را پیگیری نکردم و دیگر هم دنبالش نخواهم رفت.

علتش چیست؟

برای چی بروم؟ نتیجه ای ندارد و اصلا قصد رسیدگی به پرونده و اراده ای در این زمینه وجود ندارد. مگر در این چند سال پیگیری کردم کاری برای ما انجام دادند؟ هر کاری که خودشان می خواهند، انجام می دهند.

دیه ای که طبق رای دادگاه قرار است به شما داده شود را قبول می کنید؟

به هیچوجه دیه نمی گیرم. آن دیه ای هم که می خواهند بدهند از خون سگ هم کثیف تر است. مگر من پنج سال که دوندگی کردم دنبال گرفتن دیه بودم؟ من تنها به دنبال اجرای عدالت بودم تا قاتل فرزندم را مجازات کنند تا موارد مشابه ای رخ ندهد. مگر می توانم کشته شدن جوان شانزده ساله ام را فراموش کنم؟ اگر نصف تهران را هم به من بدهند با یک تارموی جگر گوشه ام قابل تعویض است؟ اگر یک ماشین به او می زد، می گفتم خب، حادثه بوده و بخشش می کردم؛ اما مگر می شود اسلحه درآورد و با خونسردی به روی یک جوان بی گناه شلیک کرد و بعد هم مجازات نشد؟ پس عدالت دستگاه قضا کجاست؟

سال گذشته که با هم صحبت کردیم گفتید قاضی پرونده را مختومه اعلام کرده اما الان وکیل پرونده می گوید پرونده باز است، درست است؟

به من گفتند قاتل شناسایی نشده و پرونده مختومه است و بعد به من اس ام اس دادند و تاریخ دادگاه را گفتند و از روزنامه شرق هم با من تماس گرفتند و پرسیدند شما تقاضای دیه کرده اید؟ من هم گفتم می گویند پرونده مختومه هست و حالا می پرسید تقاضای دیه کرده ام! قاتل مشخص است، بعد آزادش کرده اند و می گویند بیا دیه بگیر!

آن بسیجی که شناسایی کرده بودند که قاتل میثم بوده و گویا مدت کوتاهی هم در زندان بوده چرا آزاد کردند؟

قاتل همان بسیجی بود اما گفتند فرمانده او ماموریت کاری در خارج از کشور دارد و شش ماهی یکبار می آید ایران، بعد هم قاضی شعبه سه گفت قاتل آن بسیجی نیست و شناسایی نشده و پرونده را مختومه اعلام کرد.

شما توانستید آن بسیجی را ملاقات کنید؟

به هیچ وجه، اصلا او را ندیدم و نگذاشتند از او بپرسم که چرا با اسلحه به مردم شلیک کرده؟ و چرا آنجا بوده؟ و به دستور چه کسی شلیک کرده؟ هیچی، هیچی سراسر ابهام... قاضی خودش به من گفت که نمیتواند این بسیجیها را دستگیر کند و نمیتواند کاری انجام دهد. خب، همه چیز معلوم و روشن است.

پرونده در ابتدا در کجا رسیدگی شد؟ و چه مرجعی اعلام کرد که قاتل را دستگیر کرده اند؟

همان اول آقای شاملو بازپرس شعبه یک گفت که یک بسیجی بنام محمد را دستگیر کردند و اگرچه اعتراف نکرده اما حرفهایی زده است که هفتاد درصد نشان می دهد قاتل او بوده است. زمانیکه پرونده دست آقای شاملو بود خودم یک چیزایی فهمیدم و سه ماه دنبال مدارک پرونده برای مجازات قاتل بودم. بعد پرونده را به شعبه سه ارسال کردند و هفده ماه در شعبه سه راکد ماند و بعد هم گفتند قاتل شناسایی نشده است و قاتل را آزاد کردند. البته اول یک شخص بی گناه دیگری را بعنوان قاتل معرفی کرده بودند اما اصلا در آن روز در تهران نبوده است. خودم به آدرسش مراجعه کردم دیدم اصلا یک آدم بی گناه و با مشخصات ضارب جور در نمی آید. بعد متوجه شدیم که می خواستند این بنده خدا را به عنوان قاتل معرفی کنند. همه شواهد مشخص می کند که آن بسیجی قاتل است بعد هم گفتند فرمانده آن پایگاه در این مدت نیامده که بگوید این بسیجی دستور داشته یا نداشته است.

می توانید یکبار دیگر از نحوه به شهادت رسیدن میثم برایمان بگویید؟

شب 23 خرداد 88 با گوشی خود میثم به ما زنگ زدند که به پای او گلوله خورده و به فلان بیمارستان برویم. بعد که به بیمارستان رفتیم دیدیم بغل نافش گلوله خورده بود و اصلا رسیدگی هم نکرده بودند و از دنیا رفته بود. یکی از دوستانش که همراهش بود تعریف کرد که یک دختری را داشتند می زدند و میثم می رود او را نجات دهد و می گوید او را زمین انداختید و می زنید دیگر چرا روی زمین می کشیدش، ولش کنید. آن بسیجی به میثم جواب می دهد به تو چه مربوطه مگر خواهر و مادرت است؟ تو را هم می زنیم، بعد اسلحه را در آورد و به میثم شلیک کرد.

از دوست میثم و کسانی که آن صحنه را دیدند دعوت شد تا در دادگاه حاضر شوند و شهارت دهند؟

تمام اهالی محل که آنجا بودند گفتند که بسیجی ها به طرف مردم شلیک می کردند و بعضی ها از آنها گفتند که اگر بیایند از ما بپرسند تا شرح ماجرا را تعریف کنیم می گوییم اما در دادگاه نتوانستند بیایند.

شما در دادگاه حضور پیدا کردید؟

بله پانزده بهمن ماه به دادگاه رفتم و آقای همدانی هم گفت قاتل را اشتباه گرفته اند و آزاد می کنند پس شما دیه را قبول کنید. قاضی هم قبلا به من گفته بود که نامه بنویسم تا ده و پانزده میلیون تومان از بیت المال دیه بدهند که قبول نکردم. اینها هنوز متوجه نشده اند که من بدنبال دیه نیستم من می خواهم قاتل فرزندم مجازات شود نه اینکه آزاد بگردد.

به آقای همدانی گفتم که چهار سال من بدنبال قاتل پسرم هستم حالا به من می گویید ده و پانزده میلیون تومان دیه بگیرم. زمانی هم که در دادگاه از دیه حرف زدند دادگاه را ترک کردم و دیگر هیچ خبری ندارم.

با توجه به ابهاماتی که در رسیدگی به پرونده از سوی مراجع قضایی وجود دارد آیا از سوی دولت جدید پرونده را پیگیری کردید؟

من رفتم دفتر رئیس جمهوری اما نگذاشتند با ایشان ملاقات کنم. یک شکایت هم در مورد روند رسیدگی به پرونده میثم نوشتم حالا اگر بدستشان برسد. با وجود اینکه امیدوار بودم در دولت جدید رسیدگی به پرونده مسیر صحیح خود را طی کند اما متاسفانه آقای روحانی هم کاری برای ما نکرد و همانطور که می بینید بعد از نزدیک به پنج سال رای دادگاه این است؟ رهبری گفتند از خانواده هایی که کشته دادند و آسیب دیدند دلجویی شود. چه کسی از ما دلجویی کرد؟ هیچکس، در طی این مدت هیچکس سراغ ما نیامد البته انتظار هم نداریم فقط می خواستیم در دادگاهی عادلانه قاتل فرزندم مجازات شود که نشد. اما همانطور که بارها گفته ام ایمان دارم خون پسرم پایمال نخواهد شد و روزی قاتل و دستور دهنده قتل این جوانان کشته شده، جواب پس خواهند داد و ما به امید آن روز زنده ایم. والسلام
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید