برگزاری سومین سالگرد کشته شدن مصطفی کریم بیگی





ما تعدادی از مادران پارک لاله برای شرکت در مراسم سومین سالگرد مصطفی کریم بیگی بر مزار او واقع در شهریار، امام زاده مهدی جعفر حاضر شدیم. برای رسیدن به مزار مصطفی بایستی راهی طولانی و نا آشنا را طی می کردیم تا به مزارش برسیم و با اینکه چندین بار به آنجا رفته بودیم، با کلی پرس و جو مزارش را یافتیم و خوشحال بودیم زیرا برای احترام گذاشتن به مصطفی و هدف والای او که جان شیرین اش را در این راه داده بود و برای همراهی با عاشقانی چون خانواده اش و بخصوص مادر و خواهر نازنین اش، شهریار که هیچ، اگر راهی ده برابر شهریار هم بود، می رفتیم تا به آنها بگوییم مصطفی را کشتند، ولی ما هستیم و تا به آخر همراه تان خواهیم بود تا به هدف مشترک مان برسیم.


با وجود دوری راه و سردی هوا، افراد زیادی حضور یافته بودند که در این میان تنی چند از خانواده جان باختگان و زندانیان نیز بودند. از جمله: لادن مصطفایی همسر حسن پور، گوهر عشقی مادر ستار بهشتی، برادر محمد علی راسخی نیا، اکرم نقابی مادر سعید زینالی، زهرا صدر مادر شنبم سهرابی، خواهر شهرام فرج زاده، منصوره بهکیش خواهر 5 جان باخته دهه 60، مادر و پدر و خواهر مصطفی کریم بیگی و دیگر اعضای خانواده و هم چنین بسیاری از دوستان و آشنایان پیر و جوان.


مراسم با صحبت های شهناز اکملی، مادر مصطفی شروع شد. او از تمامی همراهان که در این هوای سرد در مراسم سالگرد مصطفی شرکت کرده اند، تشکر کرد. او تاکید کرد که اگر من هنگام صحبت بغضی دارم، "این بغض نشانه ی ضعف من نیست، نشانه دردی است که در دلم دارم ولی با قدرت ایستاده ام، درست است که مصطفی دیگر در بین ما نیست و صدایش را بریده اند و جای خالی اش هر لحظه با ماست، ولی من صدای مصطفی هستم و  تا زمانی که زنده هستم، صدای او خواهم بود و خواست او را فریاد می زنم و هر چقدر که فشار را بیشتر کنند، صدایم را بلندتر خواهم کرد و بعد از مرگم نیز مریم خواهرش باید صدای او باشد. سپس از جمع خواست "سرود یار دبستانی" که مصطفی خیلی دوست داشت را با همدیگر بخوانند."
 سپس خانم اکملی دل نوشته ای زیبا که با قلمی بسیار شیوا نوشته شده بود و بخشی از احساس اش را به روی کاغذ آورده بود را خواند. حرف هایی که از دل برآمده بود و بر دل تک  تک شرکت کنندگان در مراسم نشست.


پس از آن دیگر خانواده های جان باختگان از جمله: مادر ستار، همسر حسن پور ، مادر سعید، مادر شبنم، برادر راسخی نیا، منصوره بهکیش به تناوب در مورد عزیزان کشته شده خود و شیوه جان باختن آنان صحبت کردند. همگی بار دیگر اعلام کردند که تا محاکمه جنایتکاران و دادخواهی آرام نخواهند نشست و هر روز صدای شان را بلند و بلندتر خواهند کرد. پس از آن سرود سراومد زمستون به صورت دسته جمعی خوانده شد.
در پایان خانواده ی کریم بیگی از تمامی شرکت کنندگان و بخصوص مادران پارک لاله که از سال 88 تا کنون همیشه همراه خانواده های آسیب دیده بودند، تشکر کردند و شرکت کنندگان را برای صرف ناهار به طرف سالنی هدایت کردند.

 مادران پارک لاله ایران
9 دی ماه

Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

4 نظر

  1. مادران پارک لاله ایران
    خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم
    باشه. فعلا بیاین بخورین تا بعد تصمیم بگیریم چیکار کنیم

  2. درود بر مادران پارک لاله ی ایران که با پایداری بر خواست های خود پوزه ی امسال این خواننده ی ناشناس ولی اطلاعاتی را چنان بر خاک مالیده اند که ناچار شده محتوای مغز پوک و پوسیده اش را در غالب جمله ای بیان کند.

  3. یکی از دادخواهان
    ۲۰ دی ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۲۵

    با من اکنون چه نشستستن ها، خاموشی ها

    با تو اکنون چه فراموشی هاست

    چه کسی می خواهد

    من و تو ما نشویم

    خانه اش ویران باد

    من اگر ما نشوم، تنهایم

    تو اگر ما نشوی، خویشتنی

    از کجا که من و تو

    شور یکپارچگی را در شرق، باز برپا نکنیم

    از کجا که من و تو، مشت رسوایان را وا نکنیم

    من اگر برخیزم

    تو اگر برخیزی

    همه برمی خیزند

    من اگر بنشینم

    تو اگر بنشینی

    چه کسی برخیزد؟

  4. مادر گل نازنین شاید این هم جوابی باشد :کمک فوری به این عزیزان ٬ درختان سرسبز ازادی ایران اگاهی بسیار بسیار همگانی سریع وفعالیت روزانه با دیسیپلین اهنین هست...صدای همفکری هموطنان در تویتر بود که کمی به ارش عزیز کمک کرد .....برای تضعیف کردن این خون اشام حکومت باید ازسلاح خودش دقیقا استفاده کرد.....اینها روشنی روح و ذهن را در ما میخوهند بکشند /ما باید ذهن ها را روشن کنیم و نگه داریم

    اینها ماموریت شان به پستی کشاندن و نابودی ایران است . اینها بشر نیستند !ذره ای حس انسانی یا حتی در وطن بودن درشان نیست . این ادم کش های مغز پوک عقب افتاده با حمایت زور و ادم کشی و سلاح امریکا و اروپا و جهتشان به سوی بیگانه و بیگانه پرستی و بدون حتی ذره ای د لبستگی و رغبت حتی در این خاک ندگی میکنند.ایران دکان اینها شده که با ماده مخدر مذهب و فروش ان به مغز و روح و روان ایرانیان هوشیار ولی ذلیل مذهب شده ثروت های بی حساب را به حلق دولتهای ادمکش خارجی میریزند و با این حسابها حمایت میشوند……..

    ما همدیگر را تنها نمی گذاریم ...ایران ازاد خواهد شد .....

دیدگاه تان را وارد کنید