مادران میدان مایو را بشناسیم.

مادران میدان مایو تشکیلاتی از زنان آرژانتین است که به منظور رسیدن به هدفی مشترک از فعالان حقوق بشر شده اند.

تشكيلات مادران توسط زناني شكل گرفت كه همديگر را در جريان تلاشهايشان براي يافتن دختران و پسران گمشده شان، شناخته بودند. فرزندان آنها توسط عوامل دولت آرژانتين طي سال هايي (1983-1976) كه "دوران جنگ كثيف" ناميده شد دستگير، و بسياري از آنها شكنجه و كشته شده بودند. 14 موسس تشكيلات در 30 آوريل 1977، تظاهرات را در مقابل كاخ رياست جمهوري ميدان مايو آغاز كردند. آنان در تظاهرات با روسري هاي سپيدي كه اسم فرزندانشان بر آن گلدوزي شده بود و سمبلي از قنداق و كهنه ي فرزندان گمشده شان بود، حاضر مي شدند. اسم تجمعات آن ها از نام ميدان مايو در مركز شهر بوئنوس آيرس گرفته شد، جايي كه مادر بزرگ ها و مادران فرزند از دست داده براي اولين بار گرد آمدند. اين كار در حالي صورت گرفت كه رژيم ديكتاتوري مردم را از تجمع منع كرده بود بنابراين آنها شروع به راه رفتن دور هرمي كه در مركز ميدان قرار داشت كردند. با پيوستن زنان بيشتري به آنها، مراجعه به ايستگاه هاي پليس، زندانها، دفاتر قضايي و كليساها انجام شد ولي جوابي نيافتند. مارتا اوكامپو نماينده مادران ميدان مايو- انشعاب خط موسس مي گويد: "ما هنوز هم حقيقت كامل را و اطلاعي در مورد آنچه بر فرزندانمان گذشته نمي دانيم." اين كه چه كسي دستور داده؟ چه كسي آنها را معدوم كرده؟ سرنوشت نهايي فرزندان ما چه بوده؟ سوالاتي است كه او مي پرسد.
ماهیت کار گروهی و اجتماعی این فعالان شدیدا با سیاست ایجاد ارعاب و سکوت دولت کودتایی مغایر بود. با این سیاست، افراد منزوی و تنها می شدند و لذا دولت می توانست کنترل بیشتر اوضاع را در دست بگیرد. وقتی مادران با یکدیگر شروع به صحبت کردند و داستان خود را بیان کردند این جو شکسته شد. این بحث ها سیاست وحشت و خفقان دولت را شکست. هم چنین سبب شد تا مادرانی که داستانشان را گفته بودند محرکی باشند تا زنان دیگر نیز به دنبال فرزندان گم شده شان بگردند و از این طریق جنبش رشد کند. حضور پیگیرانه زنان در مرکز منطقه تجاری بوئنوس آیرس که پایتخت مالی و سیاسی آرژانتین است سبب شد تا این حرکت به داخل فضای غالبا مردانه آنجا نیز منتقل شود بسیاری از این زنان از مناطق روستایی آرژانتین به این منطقه شهری می آمدند. حرکت مادران ارتباطی بین زندگی هایی که طی دوران حکومت دیکتاتوری از هم جدا شده بود، بین خانواده و اجتماع، بین شهر و روستا ایجاد کرد. مادران براي يك دهه هر پنج شنبه عصرتجمع خود را ادامه دادند. هيچ چيز نتوانست اعتراض آنان را متوقف كند، نه حملات فيزيكي و نه تهديدهاي مداوم. در 1977 سه نفر از مادران موسس و دو راهبه ي فرانسوي كه از تلاش های مادران حمايت مي كردند نيز به "مفقود شدگان" پيوستند. در 8 دسامبر مادران اِستِر كارآگا و ماريا يوجينا بيانكو همراه 8 نفر ديگر به علت حضور در تجمعي در كليساي سانتا كروز بوئنوس آيرس توسط نظاميان به زور برده شدند. آزوسِنا ويلافلورِس مادر ديگر روز بعد در خارج از منزلش ربوده شد. دو روز بعد در 10 دسامبر 834 امضا از مادران در يك صفحه كامل از صفحات آگهي روزنامه "مردم" آرژانتين چاپ شد. مضمون آن عدالت خواهي از مراجع رسمي آرژانتين براي گشودن پرونده و تحقيق درمورد فرزندان گمشده شان بود. دو هفته پس از آدم ربايي مرموز در كليساي سانتا كروز، و تنها يك هفته پس از راهپيمايي بعد از ظهر 15 دسامبر مادران ميدان مايو، جسد 5 زن در ساحل رودخانه پِلِيت پيدا شد. در ژانويه 2005 با انجام آزمايش DNA توسط گروه انسان شناسي قانوني آرژانتين بر روي آن اجساد، جسد راهبه ي فرانسوي ليونه دوكوت حامي تشكيلات و مادران پيشگام يعني آزوسنا ويلافلورس، استر كارآگا و ماريا يوجينا بيانكو شناسايي شد. خاكستر اجساد سه مادر، در 8 دسامبر 2005 يعني 28 سال پس از ناپديد شدن آنان، در پاي هرم مي در ميدان مايو دفن شد.
در سال 1986، تشكيلات مادران به دو قسمت انشعاب داد. گروهی تحت عنوان تشکیلات بونافی که راه سیاسی تری را برگزیدند و گروه مادران ميدان مايو- خط موسس، اینان انشعابي بودند كه براي احيا بقايا و اسناد قديمي و اجراي عدالت بر روندهاي قانوني تمركز داشتند.
مادران ميدان مايو خود را به عنوان وارثين افكار و مسئول پيشبرد كار فرزندانشان مي ديدند. آنان هيچ شكي نداشتند كه فرزندانشان ناپديد شده اند، آنان مي دانستند كه اكثر آن ها شكنجه شده اند و اغلب آنان كشته شده اند. هيچگاه كمكي را كه از طرف دولت براي جبران از دست دادن فرزندانشان مي شد نپذيرفتند. بسياري هنوز بر آنند كه تا وقتي دولت اشتباهش و ارتباطش را با جنگ كثيف و ناپديد شدن هاي برنامه ريزي شده نپذيرد، مرگ ها را قبول نخواهند كرد.
کم کم گروه هایی از تمام دنیا، که برای برپایی عدالت اجتماعی فعالیت می کردند از آنان حمایت نمودند. در سال هاي بعد، تشكيلات رشد كرد و بيشتر بر پاسخ گويي دولت در مورد محل فرزندان گمشده شان مصر شد. کارمِن روبِلز دو زوریتا زنی که ابتدا پسر 25 ساله و سپس دختر 21 ساله اش را در سال 1975 ربودند می گوید:"من پیگیرانه به دنبال فرزندان خودم و دیگران می گردم، چون برای من دختر تو دختر من است، او کمی هم به من تعلق دارد، فرزندان من نیز کمی مال تو هستند."
پس از آنكه در سال 1983 ارتش اختيارات خود را به دولت غيرنظامي واگذار نمود، مادران ميدان مايو دولت جديد را تحت فشار گذاشتند تا به يافتن پاسخ در مورد چگونگي آدم ربایي هايي كه در سال هاي جنگ كثيف رخ داده كمك كند. مادر مارگارتا دو اورو در مصاحبه اي براي "كتاب مادران ناپديدشدگان" به نويسنده ي آن ژوزفين فيشر مي گويد: "من از آنچه امروز در خود مي بينم حيرت زده ام. قبلا مثل يك بچه خجالتي و نق نقو بودم. هيچ آگاهي سياسي نداشتم. هيچگونه آگاهي نداشتم. تمام توجه من به آن بود كه بچه هايم خوب باشند. از آن مادراني بودم كه همه جا همراه بچه هاي خود مي رفتند. اگر آنان در مدرسه مراسم رقصي ترتيب مي دادند تا پول جمع كنند، من بليت مي فروختم. در جريان هر كاري كه فرزندانم انجام مي دادند، بودم. شما فقط وقتي چيزي از دست مي دهيد بيدار مي شويد. وقتي ما مادران براي اولين بار با هم ملاقات كرديم عادت داشتيم كه گريه كنيم بعد ما شروع به فرياد زدن و درخواست كردن نموديم، و هيچ چيز جز آنكه بايد فرزندانمان را بيابيم مهم نبود. حالا من مي جنگم، فرياد مي زنم، اگر مجبور شوم هل مي دهم، لگد مي زنم اما هنوز از خودم در عجبم كه چگونه به داخل آن ساختمان هاي نظامي با آن همه اسلحه كه به طرف سرم نشانه رفته بود وارد شدم."
برخلاف جنبش های فمینیستی مرسوم در کشورهای دیگر که زنان را برای کسب و ایفای نقشی اجتماعی که به طور سنتی توسط مردان اشغال شده تشویق می کنند. مادران و مادر بزرگ های آرژانتینی جنبشی فمینیستی را برای پذیرفتن ارزش های مادری به راه انداختند. در آرژانتین نقش سنتی مادر در خانه ایفا می شود. او مادر است: یک پرورش دهنده، یک پشتیبان، یک مربی خانواده و کودکان. وقتی مادران در میدان مایو جمع شدند نقش خود را در معرض دید عموم گذاشتند. خانم ریتا آردیتی در کتاب خود، جستجوی زندگی، می نویسد: "مادران شکل جدیدی از مشارکت سیاسی را جدا از تشکل های مرسوم حزبی بر پایه ارزش هایی چون عشق و مراقبت نشان دادند. مادر بودن به آنها اجازه داد تا جنبشی را بدون حضور مردان شکل دهند." مردان در سکوت نقش حمایت کننده جنبش را برعهده داشتند. این حمایت خاموش به زنان اجازه داد تا به عرصه اجتماع وارد شوند.

مادران رکن اصلی تحقیقات و اکتشافات اخیر در مورد اتفاقات دوران حکومت کودتاچیان از 1975 تا 1983 که سبب ناپدید شدن بیش از 30000 دختر و پسر شد و به نام جنایات علیه بشریت شناخته می شود، بودند.
حال پس از سه دهه، بالاخره امکان برقراری عدالت در دادگاه های جنایی ایجاد شده است. این مرهون تلاش های خانواده قربانیان و فعالان حقوق بشر است، دولت آرژانتین اکنون پس از الغای قوانین عفو در سال 2003 گذشته تاریک اش را در شعب دادگاه حقوق بشری ساختمان دیوان عالی مرور می کند. ارتش پذيرفته كه بيش از 9000 نفر از كساني كه ربوده شده اند هنوز ثبت نشده اند. تعيين تعداد سخت است چون دستگيري ها مخفيانه بوده، پس از سقوط رژيم نظامي، كميسيون دولت غيرنظامي تعداد مفقودين را نزديك 11000 نفر اعلام نمود. این در حالی است که گروه های حقوق بشری با تعدادی که مادران برآورد کرده اند، یعنی حدود 30000 نفر موافق هستند. حدود 500 نفر از این تعداد فرزنداني هستند كه در اردوگاه ها از زنان باردار ناپديد شده به دنيا آمده و به اقوام وابسته به ارتش سپرده شده اند، در حالي كه باقي احتمالا مرده اند. مادران 256 كودك مفقود را كه تحت قيمومت قرار گرفته بودند شناسائي كردند. هفت نفر از آنان مرده بودند. با 31 نفر از اين كودكان تماس برقرار شد و باقي آنان پيدا نشدند. وقتی این حقیقت فاش شد بسیاری از این کودکانی که به خانواده های ارتشی و دولتی سپرده شده بودند شوکه شدند و با ناراحتی اظهار می کردند گذشته شان آن چیزی نبوده که آن ها فکر می کردند.
مادران که در حال حاضر همگی بالاتر از 80 سال دارند، سمبل جنگ بر علیه دیکتاتوری شدند، پس از بازگشت به دموکراسی در سال 1983، نیز بر علیه اعمال قانون گریزانه کسانی که حقوق بشر را نادیده می گرفتند، و در عوض از طریق بخشش های ریاست جمهوری و دو قانون عفو حمایت می شدند، مبارزه کردند. این بخشش ها و قوانین عفو در بدو وزارت کرچنر کنار گذاشته شد.
امروز مادران موفق شده اند تا ديوارهاي مصونيت را به عنوان يك سمبل جهاني حركات بدون خشونت بشكنند. آنان با راهپیمایی های مستمر خود دور میدان مایو توانستند این حرکت دفاع از حقوق بشر را به نسل بعد منتقل کنند و به جهان نشان دهند که هنوز آنچه را که طی دوران جنگ کثیف در آرژانتین بر سر عزیزانشان آمده فراموش نکرده اند.
این سبب شده تا آنان در طول سه دهه مبارزهء پیگیر خود به کسب جوایزی نائل شوند:
- در سال 1992 تمام اعضا تشکیلات مادران جایزه ساخاروف برای آزادی عقاید
- در 1997 ماریا آدلا گارد دو آنتوکولِتز جایزه فعال بین المللی گلایتزمَن
- در 1999 جایزه ملل متحد برای تعلیم صلح
- در 10 دسامبر 2003 نماینده مادر بزرگ ها، اِستِلا بارِنز دو کارلوتو جایزه ملل متحد در زمینه حقوق بشر را دریافت کرد.
تشكيلات مادران هم چنین تصميم گرفت تا ياد و آرمان فرزندان ناپديد شده را با ايجاد دانشگاه مستقل، كتابفروشي، كتابخانه و مركز فرهنگي زنده نگه دارد. از طريق اين پروژه ها تحصيلات رايگان، خدمات بهداشتي و تسهيلات ديگر كه انگيزه ي ايده هاي انقلابي بسياري از فرزندانشان بوده، به عموم و دانشجويان ارائه مي شود.
در 26 اكتبر 2006، اعضا تشكيلات مادران ميدان مايو (بونافی) آخرين راهپيمايي ساليانه مقاومت را در گرد ميدان انجام دادند تا بگويند ديگر به چنين راهپيمايي هايي نياز نيست چون دشمن ديگر در خانه ي دولت نيست. راهپيمايي هاي پنج شنبه آنها اما ادامه خواهد يافت تا مشوق فعاليت در زمينه علل اجتماعي ديگر باشد. انشعاب خط موسس اعلام كرد كه هم راهپيمايي هاي هفتگي و هم سالانه را ادامه خواهد داد.

****


منابع و ماخذ:

1- en.wikipedia.org/wiki/Mothers_of_the_Plaza_de_Mayo
2- Hodges, Donald (1991). Argentina's "Dirty War": An Intellectual Biography. Austin: University of Texas Press. p. 254. ISBN 0292704232.
3- http://www.ssrc.org/sept11/essays/marchesi.htm
4- http://www.pagina12.com.ar/diario/elpais/1-76581-2006-11-22.html
5- Suleiman, Néstor Antonio (comp.), Saddam Hussein. Revolución y resistencia en Iraq. Buenos Aires: Ediciones Madres de Plaza de Mayo, 2006, ISBN 987-1231-15-6 [1][2]
6 -http://www.madres.org/periodico/2006/mayo/mayo.asp#LAS%20MADRES%20EN%20LA%2032%20FERIA%20DEL%20LIBRO:
7- http://www.madres.org/asp/contenido.asp?clave=164
8- DyN, EFE (news agencies) (2006). "Las Madres de Plaza de Mayo realizaron la última Marcha de la Resistencia". Clarin.com. Retrieved March 28, 2011.
9- McGee, Matt (2008). U2: A Diary. Omnibus Press. pp. 203. ISBN ISBN 978-1-84772-108-2.
10- http://www.centerforpublicleadership.org/CPLsites/Leadership/index.php/programs/gleitsman-program/international-activist-award
منابع برای مطالعه بیشتر
• Mothers of the Disappeared, by Jo Fisher (1989).
• Revolutionizing Motherhood: The Mothers of the Plaza de Mayo, by Marguerite Guzman Bouvard (1994).
• Circle of Love Over Death: Testimonies of the Mothers of the Plaza de Mayo, by Matilde Mellibovsky, trans. by Maria & Matthew Proser (1997).
• Searching for Life, by Rita Arditti (1999).
• A Lexicon of Terror: Argentina and the legacies of torture, by Marguerite Feitlowitz (1998)
• Searching for Life: The Grandmothers of the Plaza De Mayo and the Disappeared Children of Argentina, by Rita Arditti (1999).
• Página/12, 9 December 2005. Las cenizas de Azucena, junto a la Pirámide (Spanish).
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید