با جمهوری جزم‌اندیش اسلامی که جز به جنگ، جنایت، جبر و جور نمی‌اندیشد، چه باید کرد؟

جمهوری اسلامی ایران با شعار دفاع از محرومان و مستضعفان و تامین مسکن برای همه، دل اپوزیسیون را در نیم قرن پیش بُرد و در طی ۴۵ سال استقرار حاکمیت ارتجاعی اسلامی‌اش، جز نکبت، تباهی، جنگ، جنایت، آوارگی، خانه خرابی، فساد و کشتن ضعیف‌ترین اقشار جامعه به طرق مختلف کاری نکرده و هر روز خبرهای هولناکی می‌شنویم.
- در فاجعه‌ی هولناک معدن زغال‌سنگ طبس، تاکنون ۵۲ تن از کارگران کشته و تعدادی مجروح شده‌اند.
- میلیون‌ها دانش‌آموز نه تنها از تحصیل باز مانده‌اند، بلکه زندگی‌شان به قعر فلاکت و مرگ رسیده است.
- چند میلیون کودک افغانستانی از حق زندگی انسانی و تحصیل بدون تبعیض و تحقیر، محروم شده‌اند.
- میلیون‌ها انسان به دلیل نبود تامین عادلانه‌ی مسکن، روزمره به حاشیه‌ی شهرها رانده یا بی‌خانمان می‌شوند.
- نبود حداقل‌های تامین معیشت و بهداشت با این گرانی سرسام‌آور، هر روزه جان بسیاری از مردم را می‌گیرد.
- خودکشی و زن کشی، به دلیل فقر و ترویج مرد-پدرسالاری به موضوعی روزمره تبدیل شده است.
- اخراج از کار، به منظور کسب سود بیشتر مالکان ثروت و قدرت و افزایش اختلاف طبقاتی، بیداد می کند.
- اخراج از تحصیل و آموزش، به منظور کنترل بیشتر نهادهای امنیتی در مراکز آموزشی، بیداد می‌کند.
- فساد در نهادهای بالای قدرت، امکان ساختن یک زندگی عادلانه و انسانی را غیر ممکن کرده است.
- فساد در ادارات دولتی به منظور کسب درآمد بیشتر، زندگی عادی روزانه را برای مردم فلج کرده است.
- و هزاران بلایای دیگر که این جمهوری نکبت بر سرمان آورده و هر روزه با آن دست به گریبانیم.

اما با تمام این بلایا؛ جنبش‌های مستقل و مردمی و جنبش زن، زندگی، آزادی، در زندان‌ها و در خیابان‌ها برای ساختن یک زندگی عادلانه و انسانی و دستیابی به آزادی، برابری و عدالت اجتماعی بی وقفه ادامه دارد و تنها راه رهایی ما از شر نکبت جمهوری اسلامی و دیگر سلطه‌گران، قدرتمندتر شدن این جنبش‌ها و همبستگی و پیوستگی ماست.

دو سال پیش در چنین روزهایی شاهد کشته شدن ژینا (مهسا) امینی و آغاز قیام شجاعانه‌ی «زن، زندگی، آزادی» در سراسر ایران بودیم و حاکمیت جنایت کار اسلامی ایران برای متوقف سرکوب این قیام، جان بسیاری از زنان و جوانان و نوجوانان شجاع و مبارز را گرفت و تعداد زیادی را مجروح و نابینا و هزاران نفر را بازداشت کرد و برای‌شان پرونده‌های قطور ساخت. در طی این دو سال تا هم اکنون نیز، هر روزه شاهد بازداشت تعداد زیادی از مبارزان هستیم که به احکام سنگین حبس یا حتی اعدام محکوم می‌شوند تا حاکمیت بتواند جلوی خیزش‌های گسترده و سراسری را بگیرد و از قدرتمندتر شدن جنبش‌های مستقل و مردمی و از تشکل یابی و سازماندهی این جنبش‌ها جلوگیری کنند. صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی و پخشان عزیزی؛ دو زن مبارز گویای خشونت سازمان یافته‌ی حاکمیت با زنان مبارز در جنبش زن، زندگی، آزادی است. هم‌چنین صدور احکام اعدام برای دیگر زندانیان سیاسی از جمله؛ محمد جواد وفایی ثانی، بهروز احسانی و مهدی حسنی که به اتفاق تعداد زیادی از زندانیان سیاسی که پیش از این به اعدام محکوم شده‌اند، در خطر اجرای احکام اعدام هستند و حکم اعدام آن‌ها بدون قید و شرط لغو گردد.

تعدادی از مادران و خانواده‌های دادخواه نیز یا در زندان هستند یا مدام مورد اذیت و آزار حکومت قرار می‌گیرند. به تازگی نیز چند تن از مادران و خانواده‌های دادخواه از جمله؛ مینا سلطانی (دایه مینا) مادر دادخواه شهریار محمدی از کشته شدگان قیام ژینا را در بوکان بازداشت کرده‌اند. دو مادر دادخواه از مادران دادخواه کشتار آبان ۹۸ به نام‌های محبوبه رمضانی مادر پژمان قلی‌پور و رحیمه یوسف‌زاده مادر نوید بهبودی که در آبان خونین ۹۸ کشته شدند، هرکدام به هیجده ماه و یک روز حبس محکوم شده‌اند. گوهر عشقی مادر دادخواه ستار بهشتی که قصد داشت دوشنبه دوم مهر در اعتراض به بازداشت دایه مینا و دیگر خانواده‌های دادخواه، در مقابل دفتر نمایندگی سازمان ملل در تهران اعتصاب غذا کند، امروز با اذیت و آزار نیروهای امنیتی روبرو شد با افت شدید فشار خون در منزل دخترش بستری شده است.

- کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام که توسط تعدادی از زندانیان سیاسی در زندان قزل حصار کرج در بهمن ۱۴۰۲ برای جلوگیری از احکام اعدام و سرکوب بیشتر آغاز شد، هم اکنون با همراهی و همبستگی زندانیان در بیست و یک زندان، سی‌وچهارمین هفته‌ی اعتصاب غذای خود را در ۲۷ شهریور پشت سر گذاشته و صدای اعتراض‌شان را برای لغو مجازات اعدام به سراسر دنیا رسانده‌اند.

- شب ۲۵ شهریور، ۲۵ نفر از زندانیان سیاسی زن زندان اوین در شب کشته شدن مهسا ژینا امینی در حیاط بند تجمع کرده و شعارهایی روی مقوا نوشته و به دیوارهای زندان آویختند و در راهرو و حیاط جمعی شعار سر دادند و صدای خود را به بیرون از زندان رساندند. «زن، زندگی، آزادی – آزادی، آزادی، آزادی – جان برود، سر برود، آزادی هرگز نرود - بند زنان اوین، هم صدا و هم پیمان، تا لغو حکم اعدام، ایستاده‌ایم تا پایان».

ما مادران پارک لاله ایران نیز پانزده سال است که پیگیر و پیوسته برای لغو مجازات اعدام فعالیت می‌کنیم و خانواده‌های خاوران و دیگر خانواده‌های دادخواه و فعالان سیاسی و اجتماعی نیز پیش و پس از ما خواهان لغو مجازات اعدام بوده‌اند و این خواست هم اکنون سراسری و جهانی شده است. اما واقعیت تلخ این است که ما با حکومتی ارتجاعی، اسلامی، تمامیت خواه و جنایت‌کار روبرو هستیم که تاب تحمل هیچ صدای اعتراضی را ندارد و هر زمان که احساس کند جنبش‌های اعتراضی عقب نشینی کرده و ترسیده‌اند، فرصت می‌کند که قدم‌هایش را برای سرکوب شدیدتر با برنامه ریزی بیشتر تست کند تا بسنجد که مقاومت‌ها و اعتراض‌ها تا چه حد است. اما زمانی که اعتراض‌های گسترده علیه مجازات اعدام در خیابان‌ها رخ می‌دهد، حکومت عقب می‌نشیند زیرا وحشت دارد که دوباره قیام‌هایی مشابه با قیام زن زندگی آزادی شعله‌ور گردد.

ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی، از مردم آزادی‌خواه و دادخواه ایران و جهان می‌خواهیم که در برابر این همه سرکوب، بی‌‌عدالتی، تبعیض، جنایت و کشتار سکوت نکنند و فریاد اعتراض‌مان را در سراسر ایران و جهان بلندتر کنیم. ما با دلی پرخون و فریادی برای دادخواهی، از کشته شدن کارگران معدن طبس بسیار متاسف هستیم و از صمیم قلب به خانواده‌های این عزیزان تسلیت می گوییم. ما معتقدیم مسئولانِ این کشتار هولناک که تنها در پی کسب سود خود هستند و برای سلامتی کارگران هیچ ارزشی قائل نیستند، باید به پای میز محاکمه کشانده و پاسخ‌گو و مجازات شوند. بی تردید همبستگی و قدرتمندتر شدن جنبش‌های مستقل و مردمی در ایران و پشتیبانی پیوسته و همبستگی گسترده‌تر تشکل‌ها و نهادهای دموکراتیک در سراسر دنیا که خواهان آزادی، برابری و عدالت اجتماعی هستند، می‌تواند نقطه پایانی بر جنایت، سرکوب، بی عدالتی و تبعیض ۴۵ ساله‌ی این حاکمیت ستمگر و جنایت‌کار بگذارد.

از شما دادخواهان می‌خواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوید:

۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات اعدام و شلاق و پایان دادن به هرگونه شکنجه و کشتار از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، قصاص، سنگسار، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایت‌های صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه‌هایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان‌ و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و
۸)
جدایی دین از حکومت. ما اعتقاد عمیق داریم که ساختار سراپا فاسد، تمامیت‌خواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم و به آزادی، برابری، دموکراسی و عدالت اجتماعی دست یابیم تا بتوانیم از تکرار جنایت و تبعیض و بی‌عدالتی جلوگیری کنیم.

مادران پارک لاله ایران
دوم مهر ۱۴۰۳
Tags: ,

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید