گزارشی از ۷۲ امین جلسه دادگاه محاکمه حمید نوری- منصوره بهکیش

برگرفته از فیس بوک منصوره بهکیش با کمی ادیت آن. 

به نظر من جلسه امروز دادگاه محاکمه حمید نوری در‌ استکهلم که جفری رابرتسون به عنوان کارشناس مورد پرسش قرار گرفت، جلسه مهمی بود. دادستان با جفری رابرتسون بر سر چگونگی درگیری مجاهدین با حکومت و مساله جنایت جنگی بحث می کرد و نظرش را در مورد کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ می پرسید. جفری رابرتسون نیز خیلی خوب و محکم نظر داد.
 
بخش های مهمی از این پرسش و پاسخ را در زیر آورده ام:

دادستان پرسید: در مورد فروغ جاویدان شما در گزارش تون صحبت کردید. نوشتید که ۲۵ جولای ارتش آزادیبخش این عملیات را با نیروی هوایی عراق مشترکا شروع کردند و شرح وقایع را می دهید. من می خواستم بدونم شما این حمله را چه جوری طبقه بندی می کنی و اتفاقاتی که اطراف این حمله افتاده را چه جوری تفسیر می کنی؟ 
رابرتسون: البته درگیری و جنگ مسلحانه بین ایران و عراق بوده و حتی در حالت بین المللی هم این جنگ بوده. بین ایران و مجاهدین هم یک جنگ داخلی بوده، ولی من در مورد این مساله تحقیق نکردم. در مورد عملیات مرصاد یا به آن فروغ جاویدان بگوییم که نیروهای رجوی مستقلا این حمله را انجام دادند و تصور می کردند که وقتی وارد کشور خودشان ایران می شوند هم وطنان به آنها خوش آمد می گویند یا این که با صدام بودند، من این را تحقیق نکردم و نمی دونم که صدام هم دخالت کرده یا نه، ولی من مشخصا در گزارش نوشتم که چون خارج از تحقیقات من بود این قضیه را بررسی نکردم. من فقط می دونم که یک مقدار از طرف عراق نیروی هوایی عراق، نمی دونم حالا بعد از حمله بوده قبل از حمله بوده یا در حین حمله بوده نمی دونم‌. آیا مستقل از جنگ ایران و عراق بوده نمی دونم. 
دادستان: درست متوجه می شوم که تو برداشت ات این است که این جنگ مسلحانه بین المللی زمانی بود که زیر قرارداد جولای را امضا کردند و آتش بس اعلام شد. این نظر توست؟ 
رابرتسون: بله باید به این طریق بوده باشد. 
دادستان: خوب نظرت چیست که یک ماه بعدش به اجرا گذاشته شد در بیستم اگوست؟ 
رابرتسون: نه آتش بس قبول شد از طرف عموم و از همه بالاتر از طرف سازمان ملل که آخرهای این جنگ خیلی بد و اگر ادامه پیدا می کرد شاید منجر به مرگ یک میلیون نفر می شد. این جوری باعث شد این جنگ ادامه پیدا کند ولی به یک روش دیگری که کاملا آشکار نبود. 
دادستان: پس به نظر تو برای چه مدتی حمایت از مردم عادی از طرف کنوانسیون ژنو بود و قوانین بین المللی تا چه وقتی ادامه پیدا کرد بعد از این جنگ مسلحانه. 
رابرتسون: طبق برداشت من کنوانسیون ژنو حتی شامل حال جنگ های داخلی هم می شود و می توان از آن استفاده کرد حتی در مورد تروریست ها و جنایت کاران. غیر از این کنوانسیون ژنو هم حمایت می کند از مردم عادی حتی تو تمام مقامات و اداره ها. قبلا شاید اینجوری فرموله کرده بودند که فقط در جنگ های مسلحانه بوده باشد ولی من می تونم این را مطرح و استدلال کنم که شامل حال مردم عادی که غیر مسلح هستند هم شامل حال جنگ های داخلی بشود. 
دادستان: تو گفتی یک جنگ داخلی بین رژیم و مجاهدین بود (غیر بین المللی). به نظر تو کی جنگ اینها تمام شد؟ 
رابرتسون: اون اصلا خاتمه نیافته است. من منظورم این است یک دوره ای بود تقریبا دوره ۲ ساله که بعد از این که نیروهای شاه را بیرون کرده بودند در ۱۹۷۹ از آن موقع شروع شد و با این رژیم همکاری می کردند. بعدش اینجوری شد که به مجاهدین و گروه های دموکرات و کمونیست ها از طرف رژیم خمینی بدون عفو و بخشش حمله کردند و اتفاقاتی رخ داد و جنگ در ایران شروع شد و این منجر به جنگ داخلی شد و این ادامه پیدا کرد یک مدت طولانی. لااقل تا اون موقعی که گروه های اپوزسيون که قبلا جزو لیست تروریست های اروپا بودند. این را هم بگویم که هیچ کارهای دشمن ستیزی انجام نشد، ولی مشخص شد که شکایت ها یا ادعاهایی شده که فیزیکدان های هسته ای ایران که این کار را انجام می دادند اعدام شدند از طرف گروه هایی که حمایت از مجاهدین یا سیا می شدند. بهر حال به صورت قوی این جنگ داخلی مسلحانه بین رژیم و اپوزسيون ادامه پیدا کرده برای مدت طولانی. 
دادستان: تو گفتی سند وجود دارد و برنامه ریزی شده بود برای اعدام ها از چند هفته قبل اش، قبل از برنامه فروغ جاویدان. همچنین هم زمان تو در گزارشت نوشتی که عملیات مجاهدین که برای رژیم عاملی بوده که زندانیان را بکشد. چه مدرک و سندی داری که برنامه ریزی برای اعدام ها از چند هفته قبل شروع شده؟ 
رابرتسون: بله مدارک وجود داشت حاکی از این که پرونده ها را آماده می کردند برای طرفداران مجاهدین و بقیه ... توی زندان اطلاعاتی هست که از کد رنگی استفاده می کردند، رنگ های مختلف. مثلا قرمز یعنی زندانیانی که باید اعدام شوند یا یک جوری از شرشان خلاص شوند. این اعدام ها قرار بود زمان مناسب که بوجود بیاید این کار را انجام دهند. زمان فروغ جاویدان مسلما یک زمان مناسبی بود. ولی غیر از اونها اسناد و مدارک دیگری هم وجود دارد که فکر کنم از طرف آمریکا یا سیا جلسه ای اواسط ژانویه رخ داده برای آماده کردن زندانیان مجاهد. این چیزی است که بعد از این که گزارش من نوشته شده به دست آمد، ولی من هیچ وقت فرصت این را پیدا نکردم که در مورد این منابع تحقیق کنم. ولی بهرحال این راه را باز کرد که اینها را نابود بکنند زندانیان مجاهد را و این عمل شان مسلما احتیاج به برنامه ریزی قبلی دارد و چیزی نیست که یک دفعه به آن ها الهام شود که الان در همین لحظه می خواهم این کار را انجام بدهم. یعنی آدم بگوید که فقط حمله شان باعث شده که این کار را بکنند. حالا چه جوری رژیم برای خودش استدلال و توجیه کرده چیزی بوده که چندین سال در ذهن و فکرشان بوده و مطمئنا این برنامه ها حداقل چند هفته قبل از اعدام ها برنامه ریزی شده بود که انجام دهند. 
دادستان: به نظر تو این جرم بین المللی است؟ 
رابرتسون: بله این جنایت علیه بشریت و از بدترین جرائم است این کار که زندانیانی که آسیب پذیر هستند را بکشند. در انتهای جنگ جهانی دوم ژاپنی ها استرالیایی ها را ردیف کردند و کشتند. طبعا این جنایت جنگی محسوب می شود که زندانیان بی دفاع را بکشی و از قرون وسطی اینطوری بوده و یکی از بدترین جنایت ها. این بربریت محض است که زندانیان بی دفاع را اعدام کنید. کسانی که قبلا مبارزه کردند و سلاح شان را زمین گذاشته اند و دیگر از سلاح شان استفاده نمی کنند و این ها را اعدام کنید.
دادستان: شما گفتید جنایت جنگی در حالی که می گی این درگیری هم بین المللی نبوده. مقررات بین المللی مشخص است ولی داخلی خیلی مشخص نیست. این وضعیت را چطوری می گویی جنایت جنگی است؟ شما به استناد چه ماده قانونی می گویی جنایت جنگی. 
قاضی به رابرتسون: پیشنهاد می کنید که جنایت علیه بشریت را به جای جنایت جنگی مطرح کنیم؟ (البته مترجم هم قاطی کرده بود و من مطمئن نیستم که این پیشنهاد قاضی بود یا از رابرتسون نظر خواهی کرد.). 
دادستان: شما در مورد جنایت جنگی هم اظهار نظر کردی. من حرف شما را درست فهمیدم یا سوئ تفاهم شده؟ 
رابرتسون: کشتن زندانیان سال های سال است که جنایت جنگی محسوب می شود. صد سال است. این را سیستماتیک انجام دهی می تواند جنایت علیه بشریت هم بشود. طبق ماده ۸ و ۹ امور قضایی علیه بشر ICC همان دادگاه رسیدگی به جنایت علیه بشریت. که اینها می تونند همدیگر را بپوشانند یعنی جنایت علیه بشریت روی جنایت جنگی. 
دادستان: یک سوال مشخص می خواهم بکنم. آیا اعدام های طرفداران مجاهدین در موج اول ۱۹۸۸ (۱۳۶۷) آیا جنایت جنگی بوده یا نه؟ 
رابرتسون: من معتقد و مطمئن هستم که این نسل کشی بوده و من در این مورد دو مرتبه در کتابم نوشتم که البته نسل کشی جزو موارد اتهامی این دادگاه نیست، ولی این افرادی که کشته شدند توسط یک رژیم مذهبی به علت این که آنها دین رژیم و دین رسمی را قبول نداشتند و تایید نکردند، محارب و دشمن خدا تلقی شدند و باعث شد که آیت الله ها بگویند اینها باید اعدام شوند چون محارب هستند و یک دین دیگر دارند. من در کتابم مفصل درباره اش صحبت کردم این یک جنایت جنگی و یک جنایت علیه بشریت است هر دو. یک درگیری داخلی مطمئنا وجود داشته که ربطی به جنایت جنگی نمی تواند داشته باشد ولی این اعمال زمانی بوده که آتش بس شده بوده و به نظر من ربطی به درگیری های بین المللی ندارد چون آتش بس شده بود. یعنی اعدام ها ربطی به درگیری بین المللی ندارد. من حرف شما را فهمیدم که وقتی از یک درگیری غیر بین المللی صحبت می کنید یک ارتباطی به اعدام ها وجود داشته باشد یا نه. 
دادستان: وقتی از یک درگیری غیر بین المللی صحبت می کنیم این ارتباطی به اعدام ها می تواند داشته باشد یا نه؟ 
رابرتسون: من تصور می کنم که این اعدام ها غیر قابل بخشش است حالا هر نظری داشته‌ باشید و از هر زاویه ای بخواهید نگاه کنید. آن موقع در داخل ایران هم درگیری نبود و درگیری ها تمام شده بود. یک سری اعمالی انجام شده که رژیم می گوید اینها تروریستی بوده از طرف مخالفان رژیم ولی این اعمال تمام شده بود. هیچ دلیل قانع کننده ای وجود نداشت که بخواهند علیه زندانیان این کار را بکنند یا ارتباط شان بدهند به مخالفان به اپوزسیون که بخواهند همه مخالفان را از بین ببرند. مخالفان اواسط ۱۹۸۰ اسلحه های شان را زمین گذاشته بودند و درگیری تمام شده بود. این که بر این اساس بخواهند زندانیان را اعدام کنند خیلی بی اساس است. فقط یک پایه می توانسته داشته باشد که رژیم می خواسته تمام مخالفان خودش را از بین ببرد. از سال ۱۹۸۱ همه مخالفین را می خواست از بین ببرد. این می تواند تنها دلیل حکومت باشد. 
دادستان: در مورد ۲ ماده از کنوانسیون ژنو که رابرتسون در گزارش اش نوشته اشاره می کند که هر دوی این مواد مقررات جنگی را در مورد درگیری ها تشریح کرده است. 
وکیل گفت: چه جنگ داخلی چه بین المللی باشد مقررات در کنوانسیون ژنو تشریح شده است. 
دادستان: چیزی که توصیف می کنی این است که این رقم جرم ها می توانند مجبور کنند اشخاصی که مرتکب جرم شده اند تک تک مجازات شوند. منظورت چه جور مسئولیت کیفری است؟ مسئولیت کیفری غیر از مسئولیت کیفری برای جرایم جنگی؟ شما به مسئولیت شخصی اشاره کرده بودید سوال من این است چه مسئولیتی؟ 
رابرتسون: من در مورد مسئولیت کیفری اشاره می کنم برای آن کسانی که مسئولیت این را دارند که دستور را صادر می کنند و آنهایی که اجرا می کنند. هر دوی اینها مسئولیت کیفری دارند چون اینها هم باید می دونستند و می دونستند که این کار غلط است و برای همین هم مسئولیت شخصی فردی وجود دارد. نه فقط برای کسانی که دستور دادند بلکه برای همه کسانی که اینها را اجرا کردند. عواقب را باید می دونستند حالا چه می خواهد عضو هیات باشند یا هر کسی که در اعدام دخالت داشته و انجام داده همه ی آنها. این یعنی یک محدوه وسیعی را داریم می گوییم که چه کسانی جرم علیه بشریت مرتکب شده اند. فقط دستور دهنده نیست تمام کسانی که دخیل بودند. 
دادستان: تو در نتیجه گیری گزارش نوشتی که ایران ۴ تا جرم بزرگ و خیلی سنگین مرتکب شده است و بر اساس قوانین بین المللی کوگن باید هر دوشان مجازات شوند هم مسئولیت کیفری شخصی و هم مسئولیت کشوری ملی و هیچ چیز دیگری غیر از این قابل قبول نیست. این جرم هم بر علیه بشریت بوده. این قوانین کوگن هم مال حقوق بین الملل است در آنجا ذکر شده. حالا ما این را چه جوری برای خودمان تلقی کنیم. آنجا اشاره کردی که اسم این‌ کار جنایت جنگی است و جای دیگه هم گفتی جنایت علیه بشریت. کدام شان؟ سوال من این است که گفتی جنایت جنگی و مسئولیت فردی. حالا این را چگونه از گزارش تو برای خودمان تلقی کنیم؟ 
رابرتسون: شاید اینجوری است که این عنوان های جرم ها با همدیگر نخورند یا برخورد داشته باشند، ولی چیزی که من نوشتم در مورد افراد هم که می توانند کیفرخواهی کنند علیه جرم جنایت علیه بشریت، شکنجه، جنایت جنگی و قتل و کشتن شان همه را توضیح دادم و کشتن زندانیان هم جزو اینها هست. زندانیان مجاهد اسیرهای جنگی نبودند، ولی رفتاری که با آنها شده مثل اسیر جنگی بوده، هم از طرف رژیم هم از طرف هیات مرگ. این شاید وضعیتی است که هی بخواهند برچسب بزنند و عنوان بگذارند روی شان، ولی اینجوری است که وقتی رژیم می خواهد دفاع کند از این اقدامات شون، دفاع شان در این قسمت ها همیشه این است که می گویند جنگ بوده. و ادعایی که می گویند زندانیان تماس داشتند با مجاهدین که حمله کردند و وارد مرز ایران شدند. به این طریق رژیم سعی می کند از خودش دفاع کند در مورد کشتن این زندانیان و بگوید یک رابطه ای بین اینها و دشمن رژیم که در این جنگ بوده وجود داشته، ولی من هیچ چیزی در این زمینه پیدا نکردم که بتواند این را ثابت کند. رادیویی باشد تو زندان که وصل باشد و بتوانند تماس برقرار کنند با نیروهایی که با رجوی بودند. این چیزی است که من نتوانستم هیچ سند و مدرکی پیدا کنم و برای همین ادعا می کنم که ادعاهای رژیم ساختگی است. این یک دفاعی از طرف رژیم ایران به سازمان ملل بوده و این را گفتند وقتی اولین شکایت ها از طرف سازمان های بین المللی شده است و گفتند این زندانی ها با آن ها که به داخل مرز آمده بودند ارتباط داشتند که متعلق به این گروه بودند. چیزی که می خواهم واضح و روشن بگویم، اشاره کردید به بخشی از گزارش که من گفتم چیزی که باعث شد این قتل عام صورت بگیرد این حمله و عملیات بوده. این قسمت را می خواهم توضیح دهم و در گزارش هم نوشتم که سه دلیل پشت این قتل عام هست: اول و مهم تر از همه این بود که حکومت تصمیم داشت مخالفین خود را نابود کند و از بین ببرد. دلیل دوم این که آیت الله خمینی آنقدر آتش بس برایش سخت بود که گفته بود کاش جام زهر را سر می کشیدم ولی آتش بس نمی شد و بسیار خشمگین بود و فتوا را صادر کرد. دلیل سوم این که حمله مجاهدین می توانست آغاز این کشتار دسته جمعی باشد و در ۱۹ جولای کمیته مرگ را تشکیل دادند. 

به نظر می رسد که دادستان ها هنوز در مورد اثبات اتهام جنایت جنگی اطمینان کامل ندارند و این نظرات کارشناسی و محکم می تواند کمک کننده باشد. کاش امکان این بود که جنایت علیه بشریت را جایگزین جنایت جنگی کنند و خیال ما هم راحت شود. 

به یاد مادر عزیزم که زنی بسیار قوی، عاشق و دادخواه بود و به یاد تمامی آن جان های شیفته که به وحشیانه ترین شکل ممکن و مخفیانه به دست آمران و عاملان سراپا جنایت کار و پلید حکومت اسلامی ایران کشته و در خاوران و دیگر گورهای بی نام و نشان سر به نیست شان کردند و هنوز جرات نمی کنند حقیقت را بگویند که چه بر سر عزیزان ما آورده اند، ولی روز رهایی و محاکمه تمامی آن ها در دادگاه های مستقل و مردمی نزدیک است. 

پایدار، دادخواه و پیروز باشیم.

منصوره بهکیش
۱۹ اسفند ۱۴۰۰/ ۱۰ مارس ۲۰۲۲
Tags: ,

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید