سی سال از اعدام دسته جمعی زندانیان سیاسی در زندان های
جمهوری اسلامی ایران گذشت. در
تابستان ۱۳۶۷ با پایان یافتن جنگ ایران و عراق، خمینی طی حکمی جمعی، دستور داد
کسانی را که در زندان های سراسر کشور بر مواضع سیاسی و عقیدتی خود پافشاری می
کنند، اعدام کنند. حکم: « کسانی که در زندان های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود
پافشاری کرده و می کنند محارب و محکوم به اعدام می باشند و تشخیص موضوع در تهران
با رأی اکثریت آقایان حجةالاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده ای از وزارت اطلاعات می باشد. اگرچه احتیاط در اجماع است و همینطور در زندان های مراکز
استان کشور رأی اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده
وزارت اطلاعات لازم الاتباع می باشد. رحم بر محاربین ساده اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر
دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است. امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام
رضایت خداوند متعال را جلب نمایید. آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و
تردید نکنند».
با این فرمان خون بار، «هیئت مرگ» که
علاوه بر افراد ذکر شده در این حکم، شامل ابراهیم رئیسی معاون دادستان تهران و
مصطفی پورمحمدی نماینده وزارت اطلاعات نیز بودند، کار خود را آغاز کردند.
از زندانیان سیاسی سه سئوال کلیدی درباره عقاید دینی شان،
باور به نظام جمهوری اسلامی و پایبندی به سازمان سیاسی مربوطه شان پرسیده می شد. زندانیانی که بر مواضع فکری و سیاسی خود پای می فشردند،
بلافاصله به چوبه دار سپرده یا تیرباران می شدند.
از اوایل مرداد، حدود دو ماه، هزاران زندانی سیاسی که اکثر
آن ها قبلاً محاکمه شده و حکم زندان داشتند و دوران محکومیت خود را می گذراندند یا
محکومیت شان تمام شده و منتظر آزادی از زندان بودند، در دادگاه های چند دقیقهای
تفتیش عقاید و بدون اطلاع زندانی و خانوادههای آنها، ناعادلانه به مرگ محکوم
شدند. هر روز صدها زندانی به طور گروهی اعدام شدند و در گورهای
دسته جمعی بی نام و نشان در تهران در گورستان خاوران و دیگر مکان های ناشناخته، و
در سایر شهرها در مکان های نامعلوم، به طور مخفیانه و بدون اطلاع خانوده ها دفن
شدند.
این نسل کشی، گرچه اوج کشتار مخالفان سیاسی در عمر چهل ساله
جمهوری اسلامی ایران بود، اما این نظام آزادی کش، دستگیری، شکنجه، حبس و اعدام
مخالفان سیاسی خود را از بدو به قدرت رسیدن آغاز کرد و این سیاست سرکوب گرانه را
تا امروز ادامه داده است.
این بیدادگری تا به کجا میتواند دوام بیاورد، در حالی که
شاهدیم هر روز با گستردهتر شدن صف آزادی خواهان و مخالفان، جسارت مردم بیشتر شده
و هر چه اعدام و سر به نیست کردن مخالفان و کشتار مردم معترض به بی عدالتی و فقر و
گرسنگی و بیکاری و آزادی کشی در خیابان بیشتر شود، باز هم خانواده های دادخواه که
فرزندان و عزیزان خود را در این جنایات سازمان یافته از دست داده اند، بزرگتر و
قدرتمندتر می شوند.
ما بخشی از جنبش دادخواهی مردم ایران، صدای خود را بلند می
کنیم تا دیگر خانوادههای داغدیده و آزادی خواهان و جویندگان حقیقت و عدالت به ما
بپیوندند.
-
ما خواهان تشکیل یک کمیته حقیقت
یاب مستقل با نظارت خانوادههای اعدام شدگان برای روشن شدن چگونگی و چرایی
بازداشت، شکنجه و اعدام یا کشته و مفقود شدن مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در چهل
سال گذشته، به ویژه در دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ هستیم.
-
ما خواهان شناسایی همه مسئولان
سهیم در بازداشت، شکنجه، اعدام و سرکوب مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی و آزادی
خواهان در چهل سال گذشته، به ویژه در دهه ۶۰ و تابستان ۶۷ و محاکمه علنی و مجازات
آنها به اتهام سرکوب و کشتار آزادی خواهان و مخالفان هستیم.
-
ما خواهان لغو مجازات اعدام هستیم.
-
ما خواهان لغو فوری احکام
ناعادلانه و آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، بدون هیچ قید و شرطی و اعاده
حیثیت از آنان هستیم.
-
تخریب گورهای مخالفان سیاسی
اعدام شده در دهه ۶۰، به ویژه تابستان ۶۷، در تهران و شهرهای گوناگون، از جمله
اهواز، مشهد، رشت، تبریز و بندرانزلی و … پاک کردن آثار این جنایت ها
توسط مسئولان حکومتی و شکنجه خانوادههای اعدام شدگان است. این روند باید
بلافاصله متوقف شود، محل دفن اعدام شدگان باید محترم شمارده شود و حقوق بازماندگان
برای نگهداری و نشانه گذاری این گورها و برگزاری آزادانه مراسم بزرگداشت برای این
عزیزان باید به رسمیت شناخته شود.
-
حق آزادی بیان، اندیشه و نشر
بدون هیچ قید و شرطی و برای همگان به رسمیت شناخته شود.
-
حق تجمع، تظاهرات، اعتصاب و
برگزاری گردهمایی برای همگان به رسمیت شناخته شود.
-
حق ایجاد تشکل های مستقل سیاسی،
صنفی و اجتماعی، بدون هیچ قید و شرطی و برای همگان به رسمیت شناخته شود.
ما دادخواهان و خانواده های
اعدام شدگان، در تمام این سال ها با انواع فشارها و بگیر و ببندها رو به رو بوده
ایم، تا جایی که حتی از حضور بر گور عزیزان مان و برگزاری آزادانه مراسم منع شده
ایم. اما هیچ یک از این فشارها و آزارها نتوانسته است مانع حضور
ما بر گور عزیزان مان و برگزاری مراسم برای آنها شود. ما هم چنان بر
حقوق و خواسته های خود پافشاری می کنیم و برای رسیدن به این خواسته ها از پای
نخواهیم نشست.
بخشی از جنبش دادخواهی مردم
ایران
۲۰ مرداد ۱۳۹۷
0 نظر