اوریانا فالاچی، راوی جسور روزگار خویش

ده سال پیش در چنین روزی اوریانا فالاچی روزنامه نگار برجسته ایتالیایی چشم از جهان فرو بست. شهرت او بیش از هر چیز به خاطر جسارت، قدرت بیان و درک سیاسی منحصر به فرد و مصاحبه‌های جنجالی‌اش با شخصیت‌های سیاسی جهان است.

اوریانا فالاچی روزنامه‌نگار، نویسنده و مصاحبه‌گر سیاسی برجسته ایتالیایی در ۲۹ ژوئن سال ۱۹۲۹ در زمان حکومت موسولینی در فلورانس به دنیا آمد. او فعالیت‌های خود را از ۱۷ سالگی به عنوان نویسنده ستون کوچکی در یک روزنامه آغاز کرد و به‌خاطر جسارت، قدرت بیان و درک سیاسی‌اش به‌سرعت به عنوان خبرنگار و نویسنده‌ای در سطح جهانی شناخته شد.
کتاب "زندگی جنگ و دیگر هیچ" فالاچی حاصل حضور او در ویتنام در سالهای دههٔ شصت است. این کتاب گزارشی از جنگ ویتنام بر اساس تجربه‌ای شخصی است و در پاسخ به پرسش خواهر کوچکش که می‌پرسید «زندگی یعنی چه؟» نوشته شده است. کتاب گاه نگاهی خوشبینانه و گاهی بسیار بدبینانه‌ دارد. این کتاب جوایز زیادی را برای او به ارمغان آورد.
کتاب مهم دیگر اوریانا فالاچی با عنوان "مصاحبه با تاریخ" در سال ۱۹۷۴ به چاپ رسید که مجموعه مصاحبه‌های او با شخصیت‌های بزرگ سیاسی است. سبک جسارت‌آمیز و بی‌پروای او در این مصاحبه‌ها برایش شهرتی بسیار به بار آورد.
کتاب "یک مرد" فالاچی حاصل همزیستی او با یک انقلابی یونانی به نام الکساندر پاناگولیس بود که پس از کشته شدن او در سال ۱۹۷۹ به نگارش درآمد. از کتابهای دیگر او می‌توان به "پنه لوپه به جنگ می‌رود" و "نامه به کودکی که هرگز زاده نشد" اشاره کرد. این کتاب در قالب نامه‌ای از راوی داستان که یک زن جوان باردار است نوشته شده که فرزند نازاده‌اش را از مصیبت‌های دنیا و بی‌رحمی آن آگاه می‌کند.
کتاب "اگر خورشید بمیرد" شرح سفر فالاچی به آمریکا برای گفت‌‌وگو با فضانوردان و سفرشان به کره ماه است. و کتاب "اگر خدا بخواهد..." که بیشتربه رمان شباهت دارد در مورد جنگهای داخلی لبنان است و نگاهی کوتاه نیز به جنگ خلیج فارس دارد.
حجاب در مصاحبه با آیت‌الله خمینی
اوریانا فالاچی بخشی از شهرت خود را مدیون مصاحبه‌های جنجالی‌اش با بسیاری از شخصیت‌های سیاسی و رهبران کشو‌ر‌های جهان بود. او با چهره‌های سرشناسی چون محمدرضا پهلوی، یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، روح‌الله خمینی، مهندس بازرگان، ایندیرا گاندی، گلدا مایر، ملک حسین، معمر قذافی ، هنری کیسینجر، آریل شارون و پاپ بندیکت شانزدهم مصاحبه‌های مفصل انجام داده بود.
اوریانا فالاچی در سال ۱۹۷۹ ( ۱۳۵۷) در مصاحبه با رهبر انقلاب ایران، روح‌الله خمینی درباره پوشش بانوان در جمهوری اسلامی پرسشی مطرح کرد و او را این گونه به چالش کشید:
اوریانا فالاچی: من می‌خواهم در مورد خیلی مسائل سوال کنم. مثلا همین چادری که مجبور کردید برای این مصاحبه من بپوشم و آن‌را بر زنان ایرانی اجبار کردید من فقط به لباس اشاره نمی‌کنم بلکه به آنچه این لباس بیان می‌کند اشاره می‌کنم، منظور من آن آپارتایدی است که زنان ایرانی پس از انقلاب اسلامی وارد آن شده‌اند. آنها نمی‌توانند همراه مردان در دانشگاه درس بخوانند، نمی‌توانند با مردان کار کنند، نمی توانند با مردان در دریا و استخر شنا کنند آنها باید همه چیز را جدا از مردان انجام دهند و حجاب داشته باشند، راستی چطور می‌توان با حجاب شنا کرد؟
روح‌الله خمینی: هیچ کدوم از این مسائل به شما ربط ندارد! اگر لباس اسلامی دوست ندارید ، لازم نیست بپوشید چرا که این لباس برای خانم های جوان و محترم است!
اوریانا فالاچی: لطف دارید شما امام! حالا که این‌طور گفتید، همین الان این کهنه احمقانه و قرون وسطایی را در می‌آورم!از شما میپرسم آیا زنی که در زندگی اش این لباس قرون وسطایی را نپوشیده است، و گردن و گوش خود را به مردان نشان داده است و در جبهه (پارتیزان های ایتالیایی ضد فاشیست) نیز همراه مردان جنگیده است، یک خانم پیر و محترمی هست یا نه؟!
روح‌الله خمینی: نمی توانم بگویم زندگی شما درست یا غلط بوده اما من می‌دانم این حجاب برای زنان زندگی سالم آورده است! و قوانین ما معتبر است.
اوریانا فالاچی نگاه ویژه‌ای به زندگی داشت، به هیچ آئین و مذهب و نظریه ای اعتقاد نداشت و هنگامی که پی برد مبتلا به سرطان شده است تصمیم گرفت از نویسندگی دست بکشد و بقیه عمر را به استراحت بپردازد. اما پس از رویداد یازده سپتامبر نتوانست در برابر وسوسه نویسندگی مقاومت کند و در اکتبر ۲۰۰۲ کتابی با عنوان " خشم و غرور" به چاپ رساند.
موضع شدید در برابر اسلام‌گرایی افراطی
فالاچی در این کتاب که پس از واقعه سپتامبر ۲۰۰۱ به چاپ رسید تروریسم اسلامی را به شدت محکوم کرد. او در این کتاب اسلام را به کوهی تشبیه می‌کند که طی ۱۴۰۰ سال هیچ جنبش و حرکتی نداشته است. او همچنین رهبران اسلامی را به مخالفت با جلوه‌های تمدن متهم می‌نماید.
پس از انتشار این کتاب مسلمانان ساکن ایتالیا و فرانسه فالاچی را تهدید به مرگ کردند و او ناچار شد همواره تحت محافظت نیروهای پلیس قرار بگیرد. پاسخ او به کسانی که او را به مرگ تهدید می‌کردند این بود: «من از نه سالگی با درد و مرگ دست و پنجه نرم کرده‌ام. در ویتنام، در لبنان، مکزیک، بولیوی و یا هر جای دیگر. اما از سال ۱۹۹۲ که برای درمان سرطان سینه زیر تیغ جراحی قرار گرفته‌ام هر روز می‌میرم.»
اوریانا فالاچی، در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۶، در سن هفتاد و هفت سالگی در شهر فلورانس ایتالیا درگذشت.
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید