جمهوری اسلامی و جنایت علیه بشریت

http://www.1oo1nights.org/index.php?page=2&articleId=3586

Behrooz-Partow
شهرزاد نیوز

گفتگوی نوشین شاهرخی با بهروز پرتو
8 اسفند 1391

پرتو به شهرهایی چون بوشهر، بندرعباس و مشهد اشاره می‌کند که مردم از طریق ماهواره و اینترنت که پروسه‌ی دادگاه را در سراسر دنیا پخش می‌کرد، آن را پی‌گیری کرده‌اند. وی هم‌چنین از کردستان مثال می‌آورد.


شهرزادنیوز:روز هشتم فوریه حکم قطعی دادگاه ایران تریبونال صادر شد و جمهوری اسلامی به جرم جنایت علیه بشریت محکوم گشت. ایران تریبونال به بررسی جنایات در دهه‌ی شصت پرداخت؛ پروسه‌ای که پنج‌سال و نیم به طول انجامید و با برگزاری دو دادگاه در لندن و لاهه این مرحله به پایان رسید. در ادامه اما تأکید شد که این دادخواهی به بررسی جنایات جمهوری اسلامی در یک دهه بسنده نخواهد کرد. در رابطه با اهمیت، تأثیر و ادامه‌کاری ایران تریبونال، نظر بهروز پرتو را جویا می شوم.

Tribunal2
دادگاه مردمی
بهروز پرتو دادگاه ایران‌ تریبونال را نه دادگاهی نمادین، بلکه دادگاهی مردمی می‌داند. "دادگاه نمادین هدفش جذب افکار عمومی است و نه بررسی جنایت در دادگاهی متشکل از قاضی، وکیل، دادستان و شاهد. اما در ایران‌ تریبونال خانواده‌های جان‌باختگان دهه‌ی شصت و خود زندانیان سیاسی جان‌بدربرده، همراه با فعالان سیاسی در عرصه‌های هنری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دست به دست هم یک پروسه‌ی دادرسی واقعی را تشکیل دادند. دادگاهی همراه با دادستانان، وکلا و هیئت قضات که بر اساس قوانین بین‌المللی حقوقی، اسناد و شهادت شاکیان را مورد بررسی قرار دادند."

 

چهره‌ نسل جوان در دادگاه
در دادگاه لاهه جوانان بسیاری از کارها را بر دوش داشتند؛ از گردانندگی میزگردها گرفته تا پخش فیلم‌ها از طریق ماهواره و اینترنت. پرتو یکی از تأثیرهای مهم ایران تریبونال را پیوند دو نسل می‌بیند. "نود درصد از کارهای اجرایی دادگاه را نسل دومی‌هایی انجام می‌دادند که ما گاه مجبور می‌شدیم خیلی از کلمات فارسی را به انگلیسی برایشان ترجمه کنیم تا معنی‌اش را متوجه شوند. انتقال تجربه‌ی یک نسل به نسل دیگر بزرگترین ضامن بقای جنبش عدالت‌خواهی ایران است."
Malake-soltani3پرتو هم‌چنین بر اهمیت محکومیت جمهوری اسلامی در تمامیت خود تأکید می‌ورزد. "ما با اسناد معتبر توانستیم ثابت کنیم که جمهوری اسلامی با تمام جناح‌ها و افرادش یک خصیصه‌ی مشترک دارند و آن هم جنایت است. جمهوری اسلامی به عنوان یک سیستم در جنایت علیه بشریت و از میان بردن دگراندیشان متفق‌القول، متشکل و سازمان یافته عمل کرد و اگر جلوی آن گرفته نشود، این جنایت تکرار خواهد شد. افشای جنایات دهه‌ی شصت کاری عظیم و تاریخی بود. در چارچوب مبارزات آزادی‌خواهانه‌ی مردم ایران نیز این حرکت بسیار مهم بود. اگر جوانان و آزادی‌خواهان ما در داخل ایران در جنبش سال 88 به اندازه‌ی امروز از چهره‌های جمهوری اسلامی اطلاع داشتند، شاید معادلات در آن زمان فرق می‌کرد."
 
Tribunal4
انعکاس ایران تریبونال در داخل ایران
پرتو به شهرهایی چون بوشهر، بندرعباس و مشهد اشاره می‌کند که مردم از طریق ماهواره و اینترنت که پروسه‌ی دادگاه را در سراسر دنیا پخش می‌کرد، آن را پی‌گیری کرده‌اند. وی هم‌چنین از کردستان مثال می‌آورد. "روزی که ملکه مصطفی سلطانی در دادگاه لاهه شهادت می‌داد، شهر مریوان و بیش از نیمی از شهر میلیونی سنندج به حالت تعطیل درآمده بود. مردم پای تلویزیون بودند که شهادت ملکه را بشنوند. و نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی در شهر سنندج به جمع‌آوری دیش‌های ماهواره پرداختند. البته باید به دیده داشت که ملکه تعداد زیادی از اعضای خانواده‌اش را از دست داده؛ چهار برادر، همسر و سه پسرعمو. از سوی دیگر ملکه، خواهر فواد مصطفی سلطانی است که چهره‌ای برجسته و شناخته‌شده در جنبش چپ و مبارزات عدالت‌خواهانه‌ی مردم ایران است و به شخصیتی تاریخی تبدیل شده."
پرتو هم‌چنین بر این نظر است که واکنش جمهوری اسلامی نیز به دادگاه ایران‌ تریبونال وسیع بوده است. "تا جایی که رفسنجانی می‌گوید که اگر دخالت مستقیم آقای خامنه‌ای نبود، هزاران مارکسیست در دهه‌ی شصت نمی‌توانستند جان سالم به در برند. که نقاب عطوفتی به خامنه‌ای می‌زند و می‌خواهد وی را از جنایات دهه‌ی شصت مبرا ‌کند."

Tribunal5
از دادخواهی تا عدالت‌خواهی
از نظر پرتو جنبش دادخواهی که ایران تریبونال بر اساس آن کار خودش را آغاز کرد، در پروسه‌ی رشد خود، به یک فریاد عدالت‌خواهی تبدیل شده است. "دادخواهی را من بیشتر عجز و ناله‌ می‌دیدم و اینکه چه بر ما گذشت، ولی امروز می‌گوییم که این جانیان و عامران این جنایات باید در یک دادگاه مردمی با حضور مردم ایران دادگاهی شوند و به سزای اعمالشان برسند."
آینده‌ی ایران تریبونال
پرتو به وظیفه‌ی انترناسیونالیستی ایران تریبونال اشاره می‌کند که بخشی از فعالیت‌های ایران تریبونال خواهد بود. "ما در دادگاه لاهه نمایندگان و حقوق‌دانانی از فلسطین و سوریه داشتیم. حقوق‌دانان فلسطینی هدف‌شان این بود که بتوانند دادگاهی را تشکیل دهند که اسرائیل را به جرم جنایت علیه بشریت در سرزمین‌های اشغال‌شده‌ی فلسطین به افکار عمومی دنیا بشناساند. و سه حقوق‌دان سوریه‌ای داشتیم که مقیم اروپا بودند و این ایده را در سر می‌پروراندند که رژیم اسد را از پدر تا پسر در یک دادگاه بین‌المللی با حضور شاهدان و با بررسی دقیق جوانب مختلف نقض حقوق بشر در دو نسل حکومت اسدها مورد بررسی قرار دهند. از سودان نیز افرادی از ما کمک خواسته‌اند."
در رابطه با برنامه‌های آینده‌ی ایران تریبونال در رابطه با ایران پرتو می‌گوید که هریک از آنان پیشنهادهایی دارند که در مجمع عمومی آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت و یکی از پیشنهادها با اکثریت آرا به تصویب خواهد رسید. "پیشنهادهای متعددی هست، مثل برخورد جمهوری اسلامی به کودکان؛ محاکمه، دستگیری و اعدام کودکان؛ تعداد کودکان زندانی و اعدام شده. و یا پایمال کردن حقوق زنان از سوی جمهوری اسلامی. نقض حقوق ملیت‌هایی همچون کردها. و یا ادیان مختلف. مشخصا کاری که ایران تریبونال در رابطه با بهائیان کرد، در تاریخ صدوشصت‌ساله‌ی ایران که بهائیان را سرکوب می‌کنند، نادر بوده است. البته کارهایی در دست داریم و مشخص است؛ مثل گزارش کمیته‌ی حقیقت‌یاب که باید به فارسی ترجمه و منتشر شود. و یا ده‌ها ساعت فیلم از شهادت‌های خانواده‌های جان‌باختگان و زندانیان جان بدر برده داریم که باید به صورت فیلم تنظیم شوند."
کار جمعی موفق
جدا از تمام دست‌آوردهای ایران تریبونال، پرتو بزرگترین هنر را این می‌شمارد که ایران تریبونال توانست یک کار جمعی را از ابتدا تا پایان، با تمام مشکلات به ثمر برساند. "ما مجمع عمومی‌هایی داشته‌ایم با شرکت چهارصد نفر و نیز با تعدادی کمتر از انگشتان دست. موقع پیشنهاد صدها نفر بودند و موقع کار فقط چند نفر. مشکلات مالی هم بسیار زیاد بود. تمامی بودجه‌ای که برای پروسه‌ی کار ایران تریبونال صرف شد، از جیب مردم باید تأمین می‌شد و نه از ارگان‌های بین‌المللی و دولتی. حتی ما مجبور شدیم وام با بهره‌ی بالا بگیریم تا پول هواپیمای حقوق‌دانان را از آفریقا و آمریکا و کانادا پرداخت کنیم، ولی حاضر نشدیم از بنیاد‌های خیریه‌ی دولتی و بین‌المللی کمک بگیریم و برای این منظور بهای سنگینی پرداخت کردیم.
نکته‌ی دیگر حفظ استقلال سیاسی‌مان بود. ما به طور رسمی از هیچ سازمان و گروهی دعوت به همکاری نکردیم. آنان می‌توانستند با ما همکاری کنند، اما نه به عنوان سازمان و حزب، بلکه به طور فردی."
































Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید