تا کی افراد خودسر زیر چتر حمایتی مسئولین می توانند مرتکب اعمال غیر قانونی شوند؟



هر روز به چشم خود شاهد بی عدالتی و بی قانونی و بی حرمتی های پیاپی عوامل جمهوری اسلامی هستیم که جان و امنیت و آزادی و زندگی مردم کشورمان و بخصوص جوانان را نشانه گرفته است و زندگی را برای آنان، هر لحظه سخت و سخت تر می کند.

افراد بی سلاح را فقط برای بیان کمترین خواستشان می گیرند و زیر انواع و اقسام شکنجه از بین می برند و با گذشت سالها کسی پاسخگو نیست.
چهل روز از کشته شدن ستار بهشتی، پسری که به جرم بیان عقایدش، زیر انواع و اقسام شکنجه ها، جان عزیزش را از دست داد می گذرد و هنوز کسی پاسخگو نیست.  وقتی به دلیل افشای جنایت، مسئولان مجبور به پاسخ گویی شدند، با هیاهوی بسیار پیرامون آن و در نهایت محکوم کردن و حذف چند نفر فرمان بر، سعی در به بیراهه کشاندن افکار عمومی ایران و جهان کردند و در پایان مانند همیشه، مسئله به فراموشی سپرده شد.
در تمام این سالها هیچوقت نه تنها افراد خودسر شناسایی و مجازات نشده اند، بلکه مورد حمایت قرار گرفته و روز به روز فعالیتشان گسترش پیدا کرده است.

 جوانان را بی دلیل و بی هیچ مدرکی به سازمانهای امینتی فرا می خوانند، با تهدید و با اتهامات واهی و همچنین شنیع ترین رفتارهای غیرانسانی و با ایجاد جو ترس و وحشت، آنان را مجبور به پذیرش خواستهای پلیدشان می کنند. در این بین حتی بسیاری از آنان به دلیل شرایط عصبی شدیدی که برایشان ایجاد می کنند، راهی بیمارستان شده اند. آنان را با تهدید، مجبور به سکوت در برابر رفتارهای غیرانسانی می کنند، آنان را مجبور به رازداری رفتارهای ناشایستشان می کنند، و با فشار می خواهند جلوی افشای این جریانات را بگیرند. در این بین اگر کسانی هم به ارگانهای مربوطه شکایت کنند و معترض شوند، به جای برخورد قاطع با عوامل مربوطه باز با جمله ی همیشگی اینان عوامل خودسر هستند، سعی در بستن پرونده می کنند.
متاسفانه چون ملاک تایید افراد، برای کار در سازمان ها و ادارات دولتی، تخصص و صداقت و انسانیت نیست و فقط انتخاب افرادی گوش به فرمان است. به همین دلیل، سودجویان به آسانی می توانند وارد ارگانهای حکومتی شده و به راحتی به اعمال غیر انسانی خود دست بزنند.

شرایطی ایجاد کرده اند که ساده ترین خواستهای طبیعی شهروندان جرم محسوب می شود. وقتی مادری از مامورانی که فرزندش را به اسارت می برند، محل انتقال فرزند خود را سوال می کند، با زشت ترین سخنان مجبور به سکوت می شود. وقتی مادری درخواست دانستن محل قبر، فرزندش را می کند، یا می خواهد برای عزیزش مراسمی بگیرد با تهدید مجبور به سکوت می شود. مردم حتی حق ندارند، سوال کنند که به چه اجازه ای آرامش و امنیت آنان توسط این افراد سلب می شود.  گویی مردم اسرای جنگی این حکومت اند. در حالیکه دانستن این مسایل در شمار کمترین حقوق مردم است.

سران یک حکومت مسئول هستند که پاسخ گوی مردم خود باشند و ما می خواهیم بدانیم:
- تا کی، هر جنایتی در این کشور با مطرح کردن اینکه آنان افراد خودسر هستند، توجیه می شود؟
- با چه مجوزی اینان به راحتی به خود حق می دهند که با ایجاد وحشت،  آرامش و امنیت مردم را سلب کنند؟
- به چه دلیلی اطلاعات مردم در اختیار این افراد خودسر قرار می گیرد، تا آنان بتوانند از این اطلاعات سوءاستفاده کنند؟
- اگر این افراد خودسر هستند، چرا از اماکنی که زیر نظر اطلاعات و مراکز دولتی است، استفاده می کنند و به شکار انسان ها می پردازند؟
- چرا مقام های مسئول حکومتی در مقابل این همه بی حرمتی و هتاکی نسبت به مردم سکوت اختیار می کنند؟

ما مادران پارک لاله این برخوردهای خودسرانه را به شدت محکوم می کنیم و از مسئولان جمهوری اسلامی که وظیفه حفظ جان و مال و امنیت مردم را به عهده دارند، مصرانه می خواهیم که به جایگاه انسانی مردم و بخصوص دختران و پسران جوان ما که آینده سازان این کشور هستند، احترام بگذارند و هشدار می دهیم که با مردم به مانند یک اسیر یا غنیمت جنگی برخورد نکنند.  

مادران پارک لاله
20 آذر 1391 

Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید