شرکت مادران پارک لاله در مراسم فوت مادر نسرین ستوده



دوم دی ماه، ما تنی چند از مادران پارک لاله، برای شرکت در مراسم خاک سپاری مادر نسرین ستوده به بهشت زهرا رفتیم. خانواده نسرین ستوده جلوی غسال خانه منتظر بودند، مراسم شست و شو و نماز انجام شد. برای خاک سپاری به سمت مزار رفتیم، همه با  دلهره می پرسیدند نسرین را می آورند یا نه؟ وقتی به سر خاک رسیدیم ماشین ون سفیدی آنجا بود، اقای خندان (همسر نسرین) گفتند حتما نسرین را آورده اند. خواهر نسرین به طرف ماشین رفت وبا نسرین آمد "صحنه ای دیدنی بود" بچه هایش به طرف مادر رفتند و در آغوش او جای گرفتند، نیما از مادر جدا نمی شد.

لحظه وداع نسرین با مادر دیدنی بود. مادری که از زمان بازداشت ندیده بودش، روی مادر را باز کرد و با پرپر کردن گل بر روی او، با وی برای آخرین بار وداع کرد و مادر به خاک سپرده شد، یادش گرامی باد. ما خودمان را معرفی کردیم، نسرین از دیدن ما بسیار خوشحال شد و خیلی تشکر کرد.
بعد از خاک سپاری، نسرین همراه با فرزندان و همسرش در صندلی عقب ماشین خواهرش نشستند، در جلوی ماشین هم یک مامور اطلاعاتی زن نشست و به طرف سالن راه افتادند. در کل چند ماشین سواری بودند که ماموران اطلاعاتی هم آنها را اسکورت می کردند. دم در سالن غذا خوری هم ماموران ایستاده و مواظب بودند که بما بد نگذرد!  
برخورد نسرین عالی و صمیمی بود، با همه با آرامش و راحتی سلام و روبوسی می کرد، واقعا تحسین برانگیز بود. تا ساعت چهار آنجا بودیم. چند ساعتی نگذشت که لحظه جدایی فرا رسید نیما به سختی از مادر جدا شد. آقای خندان خیلی خوب و بدون استرس و هیاهو مراسم را اداره می کرد. آنان تصمیم داشتند که نسرین را تا زندان اوین همراهی و بدرقه کنند، برگزاری مراسم ختم را در مسجد نور به اطلاع همه رسانند. ما ضمن آرزوی صبر و تحمل صورت نسرین عزیز را بوسیدیم  و به او بدرود گفتیم.
چهارم دی ماه، به دنبال ممانعت از برگزاری مراسم ختم مادر نسرین ستوده در مساجد نور و رسول اکرم. مراسم  را در منزل آقای ستوده برگزار کردند. این بار هم تعدادی از مادران پارک لاله در مراسم شرکت کردیم تا بار دیگر مراتب همدردی خود را به نسرین و خانواده ی او برسانیم.
فضای منزل برای برگزاری مراسم بسیار کوچک و پذیرایی را کمی دشوار کرده بود. با ورود به منزل با چهره مهربان نسرین روبرو شدیم که با گرمی پذیرای همه بود و از دیدن مادران نیز بسیار خوشحال شد. تمامی افراد منزل با گرمی پذیرای هر کسی که وارد منزلشان می شدند، بودند.
نسرین عزیز را با چند نفر از ماموران زن آورده بودند،  آنها در انتهای سالن نشسته بودند و نظاره گر مراسم بودند. با مشاهده آنان یاد ضرب المثل سنگ را بسته اند و سگ را رها کرده اند، افتادم.
نسرین با ورود به منزل از اینکه دیگر مادردر آنجا نیست بسیار متاثر شد، صدای آرام قرآن به گوش می رسید. محور مراسم نسرین ستوده با آن جثه ای نحیف و لاغرش بود که با مهربانی همه را در آغوش می گرفت و باعث دلگرمی اطرافیان می شد. با صلابت در وسط جمع نشسته بود و با  دوستانش که دورش حلقه زده بودند سرگرم گفت و گو بود. دوستان اش با کسانی که به هر دلیلی غایب بودند یا در ایران نبودند، ارتباط برقرار می کردند و نسرین با آنان صحبت می کرد. 
تمامی بستگان نزدیک اش با عشق او را نگاه می کردند. نیما هر از گاهی روی پاهای مادر می نشست و صورت اش را بوسه باران می کرد، باز انگار که راضی نشده باشد آرام روسری او را کنار می زد و صورتش را به صورت مادر می چسباند. چیزی که در آن فضا موج می زد، عشقی والا و ستودنی بود. 
ما با آرزوی آزادی تمامی زندانیان سیاسی و هم چنین آزادی نسرین عزیز و برپایی جشن آزادی، منزل را ترک کردیم.
یاد و خاطره مادرش گرامی باد!

مادران پارک لاله
6 دی 1391

 
Tags:

مادران پارک لاله ایران

خواهان لغو مجازات اعدام و کشتار انسانها به هر شکلی هستیم. خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم. خواهان محاکمه عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته توسط حکومت جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل آن هستیم.

0 نظر

دیدگاه تان را وارد کنید