تجسم چهره ی مهرآوه و نیما در پای سفره ی هفت سین بدون نسرین و نسرین ستوده هنگام تحویل سال بدون فرزندان وهمسرش که به واقع همسرو همراه اوست ، قلبم را به درد می آورد .دوستان به ترتیب و گاه پراکنده از مقابل چشمانم عبور می کنند .
منتظر خبراز بند سیاسی زنان می مانم ، از تلفن تبریک به خانواده بعد از تحویل سال خبری نیست ، مرخصی در ایام نوروز شامل زنان نمی شود .اجازه نمی دهند زنان زندانی ، در روز عید ، حتی تلفنی ، سال نورا به خانواده و فرزندان شان تبریک بگویند وبا شنیدن صدای یکدیگر شاد شوند .
"با فریادی
بی زبان
از پس دیوار
به یاد یاران . . .
سال
نو
مبارک"
و بعد از آن خبرهای برگزاری مراسم نوروز از بهمن احمدی عزیز، یار دیگری از جنبش زنان و خبرها و تبریک های ذیگر زندانیان. شرمنده می شوم و باز بر می خیزم .
به یاد همه ی جان باختگان راه آزادی و عدالت ، درختی کاشته می شود . هنگام آبیاری درخت آزادی باز تمام وجودم درد است . دردی جانکاه که آرام ام نمی گذارد. متنی را که برای مراسم درختکاری نوشته ام می خوانم ، گویی خطاب به خودم است و با خودم بلند حرف می زنم که جان و روح درد مندم ، بشنود و سرکشی نکند .
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد / نهال دشمنی برکن که رنج بیشمار آرد
ولی انگاری در این روزهای تلخ هر چه بیشتر تلاش می کنم ، کمتر موفق می شوم .
سیزده بدر است ، سبزه را که مانند خودم و جامعه ام ، ناموزون رشد کرده ، گره می زنم وآرزوهایم را زمزمه می کنم . این زمزمه ها مرا به عزیزان ام بیشتر پیوند می زند .باز سعی می کنم دل ام را از کینه و خشم پاک وصلح را درونی کنم و با خودم پیمان ببندم ، تنها ، با تلاش و امید زندگی کنم .
ولی باز با خبر های ظلم و بی عدالتی ذر آستانه سال نو دگرگون می شوم . با شنیدن خبر حکم چهارسال و نیم حبس تغزیری منصوره بهکیش همه ی پیمان هایم را بر باد می دهد .
چه طور می توان تحمل کرد این همه بی عدالتی را . منصوره بهکیش را از خاوران دورا دور می شناختم وقتی عکس شش نفره ای را حمل می کرد که وقتی به عکس نگاه می کردی دل ات آتش می گرفت .
چه طور می شود جان شش نفر از اعضای خانواده ات رابگیرند و آنان را به قتل برسانند و تو دم نزنی.
چه طور می توان انتظار داشت خانواده های جان باختگانی چون منصوره بهکیش دادخواهی نکنند.
۱۶ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۱۷
خدیجه ی عزیز بسیار ممنونم که حرف های دل همه ی ما را به این زیبایی بیان کردی. به امید آن که امسال آخرین سال حکومت ظلم و بیداد و سال برپایی عدالت و رسیدن به آزادی و دادخواهی باشد.
۱۹ فروردین ۱۳۹۱ ساعت ۱۹:۴۴
درودبرمادراسرزمین من عاقبت روزی گندمهای ماهم باشادی سبزخواهدشدعاقبت انروزخواهدرسیدکه دیگرمارارنج زندان نباشدوغم نان روزی دزهمین روزهاسرزمین منهم خواهدخندید.وانکه باشرمساری ترک وطن میکند.همان قاضی است که امروزبه قدرت قلمش نازیدونه به وجدانش گفت