شانزده سال از آغاز فعالیت مادران پارک لاله ایران برای پایان دادن به سرکوب، شکنجه و کشتار، برای لغو مجازات اعدام، برای آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی، برای آزادی بیان و اندیشه، برای حق اعتصاب، اعتراض و تشکل، برای رفع هرگونه تبعیض و داشتن برابری و حق کنترل بر بدن، و برای دادخواهی، کشف حقیقت و برقراری عدالت اجتماعی و ساختن دنیایی انسانی و عادلانه میگذرد. این حرکت اعتراضی و دادخواهانه در ششم تیرماه ۱۳۸۸ در میدان آب نمای پارک لاله تهران با فراخوان تعدادی از فعالان زنان در اعتراض به کشته شدن جوانان مبارز و شجاع که برای حق رأی و آزادی به خیابان آمده بودند و کشته شدند، آغاز شد و این مبارزات به اشکال مختلف تاکنون پیگیرانه ادامه دارد.
در ده سال گذشته، به ویژه در سالهای اخیر که ستم و تبعیضهای اقتصادی و شکاف طبقاتی و گرانی و تورم به مرز هولناکی رسیده و اکثریت مردم توان گذران زندگی روزمره خود را ندارند، شاهد خیزشهای مردمی دیماه ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و قیام شکوهمند «زن، زندگی، آزادی» بودهایم و زنان مبارز و شجاع ما هر روزه در خیابانها و در خانهها و در زندانها علیه این حاکمیت ارتجاعی و قرون وسطایی و انواع و اقسام مرد-پدرسالاری و هرگونه تبعیض ایستادهاند و برای حق و حقوق خود و برابری مبارزه میکنند. همچنانکه در این سالها شاهد اعتلای جنبشهای مستقل و مردمی معلمان، بازنشستگان، کارگران، دانشجویان، پرستاران، زنان، خانوادههای دادخواه و دیگر مبارزان بودهایم و در اینراه نیز هزاران جوان مبارز که برای آزادی، برابری و عدالت اجتماعی مبارزه میکنند یا کشته شدهاند یا در زندانهای سراسر ایران با احکامی سنگین و ناعادلانه زیر انواع شکنجهها قرار دارند یا در بیرون از زندانها در خطر دستگیری هستند و خانوادههای آنها نیز مدام مورد اذیت و آزار قرار میگیرند. اما این سرکوبها نتوانسته است مبارزان را به سکوت بکشاند و هر روز شاهد اعتلای این جنبشها و تجمعهای پیوسته و مستمر در سراسر ایران بوده و خواهیم بود و مردم آشکارا خواهان سرنگونی این حاکمیت ستمگر و جنایتکار شدهاند و جنبش دادخواهی نیز فعالتر و مصممتر از گذشته به راه خود برای پایان دادن به هرگونه ستم، سرکوب، تبعیض و بیعدالتی ادامه میدهد.
در طی دو هفتهی گذشته نیز جنگی هولناک درگرفت و زندگی مردم ایران و اسرائیل را سیاه کرد. بی تردید این جنگ، جنگ ما نیست و جنگ بین دولتهای قدرتمند و سودجو برای دستیابی به منافعشان و برای قلدری و قدرقدرتی بر جهان و خاورمیانه است و برماست که پایان یافتن این جنگ به شکلی پایدار و برای صلحی عادلانه با همدیگر همراه شویم. این جنگ یک جنگ تجاوزکارانه و ارتجاعی است و نه تنها استقلال و آزادی به بار نمیآورد، بلکه خانمانسوز است و سلامت جسمی، جانی و روانی انسانها و حفظ محیط زیست را به شدت به خطر میاندازد و بهانهای به دست حاکمیت ستمگر جمهوری اسلامی داده است که به زندانیان سیاسی فشار بیشتری بیاورد و اعدامها و سرکوبها را شدیدتر کند و برماست که با همبستگی بیشتر جلوی این سرکوبها بایستیم و اجازه ندهیم که انتقامشان را از مبارزان و آزادیخواهان در ایران بگیرند.
در این جنگ انسانهای بسیاری نه تنها مستقیم و زیر بمبارانهای وحشیانهی هوایی، بلکه غیر مستقیم آسیب دیدهاند و خواهند دید که شاید هیچگاه دیده و شنیده نشود و در آمارهای تلفات جنگ نیز نیاید. بسیارانی چون خانم اقدس افتحی تفرشی که به دلیل پیامدهای این جنگ جانشان را از دست دادهاند. نمونهای از این پیامدها عبارتند از: صدمات شدید روحی - روانی، تصادفات در شهرها و جادههای بیرون شهری برای فرار از بمباران، آواره شدن از خانه و کاشانه، صدمات زیست محیطی ناشی از بمباران تاسیسات هستهای، تخریب منابع طبیعی و آتشسوزی جنگلها و ایجاد سیل و زلزله، تخریب ساختمانهای اداری و مسکونی و عدم توان بازسازی آنها و بیخانمانی، تخریب بیمارستانها و نابودی تجهیزات بیمارستانی که منجر به مرگ بسیاری میشود، تخریب زندانها و فشار مضاعف بر زندانیان که بیش از پیش سلامتی و جانشان در معرض خطر قرار گرفته است و دهها عامل ویران کنندهی دیگر که برای سالها جبران نخواهد شد، آنهم در کشوری زیر سلطهی حاکمیت اسلامی ایران با ساختاری به غایت فاسد و ارتجاعی که مسئولان آن جز به حفظ قدرت و منافع خود و سود بیشتر آنهم به کثیفترین و جنایتکارانهترین شکل ممکن نمیاندیشند و هیچ استانداردی را رعایت نمیکنند و متعهد و پاسخگو برای حفظ جان مردم نیستند و پیاپی و بی شرمانه دروغ می گویند.
هرانا در گزارشی جامع نوشته است: «حملات هوایی گسترده اسرائیل به خاک ایران که از ۲۳ خرداد آغاز شد و ۱۲ روز بهطول انجامید، دستکم ۵۶۶۵ تن تلفات از جمله ۱۱۹۰ کشته و ۴۴۷۵ زخمی بر جای گذاشت. حملاتی که ۲۸ استان کشور را درگیر کرد، به زیرساختهای حیاتی نظامی، غیرنظامی، درمانی و امدادی بهشدت آسیب رساند و امنیت شهروندان را در سراسر کشور به چالش کشید. در این مدت ۱۵۹۶ تن نیز توسط نیروهای امنیتی حکومت ایران بازداشت شدند».
در زیر چند نمونه از آسیبهای مستقیم و غیر مستقیم این جنگ ارتجاعی دوازده روزه را بیان میکنیم:
- شرایط هولناکی است، بخشی از زندان اوین پس از انفجار دوم تیرماه تخریب شده است. در خبرها آمده است که بخشی از بند ۲۰۹، بند زنان، بهداری زندان و سالن ملاقات به شدت آسیب دیده است و زندانیان را به زندانهای تهران بزرگ و زندان قرچک ورامین انتقال دادهاند. پیش از آن نیز بخشی از زندان دیزل آباد کرمانشاه در اثر بمباران اسرائیل تخریب شده بود و ما به شدت نگران سلامتی و جان زندانیان هستیم. عملا برخی از زندانیان و کارکنان زندان و سربازان ناپدید شدهاند. ما نمیدانیم بر سر خانوادهها اگر برای ملاقات رفته بودند، چه آمده است. این حاکمیت جنایتکار که همواره قصد حذف فیزیکی زندانیان سیاسی و تکرار کشتار ۶۷ و شکنجهی خانوادههای آنان را داشته است و این بمباران وحشیانه، بهانهی سرکوب و آزار بیشتر را به حاکمیت داده است، باید هرچه در توان داریم تلاش کنیم تا حقیقت روشن شود و اطلاع رسانی دقیق کنند و زندانیان در شرایط امنی نگاهداری شوند و خواهان آزادی فوری زندانیان سیاسی باشیم.
- در گزارشی از روزنامه شرق آمده است که نزدیک به ۵۰ نفر در انفجار زندان اوین جانشان را از دست دادهاند که تعداد زیادی از آنها سرباز هستند. طاهره پژوهش فعال حقوق کودک گفته است:«دو نفر از قربانیان این حادثه زهرا عبادی مددکار زندان اوین و پسرخردسالش مهراد خیری ۵ ساله بودهاند. زهرا عبادی ۵۲ ساله، از حدود ۱۰ سال پیش به عنوان مددکار در زندان اوین مشغول به کار بود.». بمباران زندان اوین بسیار فاجعهبار بوده است و عواقب هولناکی دارد و ما به شدت آن را محکوم میکنیم و خواهان روشن شدن حقیقت درباره کشته شدگان و زندانیان منتقل شده از این زندان و ناپدید شدگان هستیم. ما به مردم آسیب دیده از این انفجار و به خانوادههای عبادی و پژوهش تسلیت میگوییم و همدردشان هستیم.
- رضا خندان مهابادی از اعضای کانون نویسندگان ایران در چهارشنبه چهارم تیر در فیس بوک خود نوشت: «مهرانگیز هنرمند نقاش و مادر فرزندانم، آرش و بهار، بود. مهرانگیز زیبایی زندگی فرزندانم بود. جنگ میان دو حکومت مرتجع و جنگافروز، دو روز پیش، زیبایی زندگی آنها را گرفت. در این سرزمین، زشتخویان «مهرانگیز»های بسیار، زیباییهای بسیار، بر خاک افکندهاند تا تخت حکومت پلشتشان را استوار دارند.». مهرانگیز ایمنپور نقاش و همسر سابق رضا خندان مهابادی که محل سکونتش در نزدیکی محل انفجار بوده، روز دوشنبه دوم تیر در اثر حملهی هوایی اسرائیل به زندان اوین جان خود را از دست داد. چقدر تلخ و دردناک است و به رضا خندان مهابادی و به فرزندانشان بهار و آرش و به خانواده ایمنپور از صمیم قلب تسلیت میگوییم و همدردشان هستیم.
- قطعی کامل اینترنت حداقل برای ۴۸ ساعت که امکان تماس مردم با همدیگر در داخل و خارج از کشور میسر نبود و فشارهای شدید ناشی از آن و کندی اینترنت همچنان ادامه دارد.
- خانم اقدس افتحی تفرشی
[1]، مادر لیلا سیفاللهی (از اعضای مادران پارک لاله ایران)، به دلیل استرسهای ناشی از بمباران فشارشان متغیر شده بود و درست یکروز بعد از آتشبس فشارشان بالا رفت و بهدلیل دیر رسیدن آمبولانس ایست قبلی کردند و تلاشها در بیمارستان نیز موفق نبود و متاسفانه از میان ما رفتند. امروز این مادر عاشق را در کنار همسرش در تفرش به خاک سپردند. ما مادران پارک لاله ایران از صمیم قلب به خانوادههای محترم سیفاللهی و افتحی تسلیت میگوییم و شریک و همدردشان هستیم.
- سحرگاه چهارشنبه ۴ تیر ماه ۱۴۰۴، سه زندانی کُرد به نامهای ادریس عالی، آزاد شجاعی و رسول احمد در زندان مرکزی ارومیه به اتهام همکاری با دولت اسرائیل اعدام شدند.
- بازداشتهای گسترده فعالان سیاسی و رسانهای در سراسر ایران با اتهام جاسوسی برای اسرائیل.
- در خبرها آمده است که بعد از آتشبس پیامکهایی تهدیدآمیز از طرف دادگستری برای تعدادی از شهروندان با این مضمون ارسال شده است:«دنبال کردن صفحات یا وابستگی به رژیم صهیونیستی از مصادیق اقدامات مجرمانه و قابل تعقیب میباشد». روشن است که این تهدیدها برای ایجاد رعب و وحشت بیشتر در میان مردم و به ویژه مبارزان است.
ما مادران پارک لاله ایران به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، این جنگ خانمانسوز میان سه دولت آمریکا، اسرائیل و ایران را به شدت محکوم میکنیم و با مردم آسیبدیده از این جنگ ارتجاعی ابراز همدردی میکنیم و به خانوادههای آنها از صمیم قلب تسلیت می گوییم و شریک دردشان و دادخواه آسیبهای وارده بر جان و تنشان هستیم. این جنگ نباید ادامه یابد و باید به شکلی بسیار جدی جلوی تداوم یا تکرار آن را بگیریم و اجازه ندهیم که قدرتها با زندگی و جان ما اینچنین بازی کنند. جنگ هیچگاه باعث آزادی نخواهد شد و سرنگونی یک حاکمیت از بالا توسط قدرتها و با بمباران دموکراسی به ارمغان نخواهد آورد و تنها تکیهی ما باید به رشد و همبستگی جنبشهای مستقل و مردمی در ایران باشد. بی تردید شرایط جنگی، جنبشها را به پس خواهند راند و در نتیجه دیکتاتوری امکان بیشتری دارد تا وحشیانهتر سرکوب کند و فعالان سیاسی و اجتماعی که نقش موثری در ماندگاری این جنبش ها دارند را دسنگیر کند.
ما از شما دادخواهان میخواهیم که برای دستیابی به مطالبات زیر با ما همراه شوید:
۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات اعدام و شلاق و پایان دادن به هرگونه شکنجه و کشتار از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، قصاص، سنگسار، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایتهای صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاههایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی دین از حکومت. ما اعتقاد عمیق داریم که ساختار سراپا فاسد، تمامیتخواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم و به آزادی، برابری، دموکراسی و عدالت اجتماعی دست یابیم تا بتوانیم از تکرار جنایت و تبعیض و بیعدالتی جلوگیری کنیم.
یاد تمام انسانهای شریف و آزاده که در این جنگ خانمانسوز، مستقیم و غیر مستقیم جان باختند، گرامی و ماندگار باد!
مادران پارک لاله ایران
ششم تیر ۱۴۰۴
[1]- لینک مقاله منصوره بهکیش برای رفتن خانم اقدس افتحی تفرشی مادر لیلا سیفاللهی از اعضای مادران پارک لاله ایران - https://akhbar-rooz.com/1404/04/06/21622/
0 نظر